انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-پانزدهم آبان
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.

15 آبان درک فروتنی

«فروتنی نتیجه صداقت داشتن با خود است.»

کتاب پایه

v

فروتنی برای اکثر ما ایده آن چنان غریبی بود که تا جایی که میتوانستیم آن را نادیده گرفتیم. وقتی برای اولین بار لغت "فروتنی" را در رأس قدم هفتم مشاهده کردیم، شاید تصور کردیم که این لغت بدین معناست که میزان قابل توجهی تحقیر در انتظار ماست. احتمالاً تصمیم گرفتیم این لغت را در فرهنگ لغت نگاه کنیم، اما با مشاهده تعریف آن، حتی سردرگمی ما بیشتر هم شد. نمیفهمیدیم که "دونپایگی و زیردستی" چگونه در بهبودی به کار گرفته میشود.

فروتن بودن بدین معنا نیست که از پستترین شکل زندگی برخوردار هستیم. برعکس، فروتن شدن بدین معناست که ما دیدگاه واقعبینانهای نسبت به خود و جایگاه خود در دنیا پیدا میکنیم. به مرحلهای از آگاهی میرسیم که بر اساس پذیرش همه جنبههای خود بنا شده است. نه ویژگیهای خوب خود را انکار میکنیم و نه بر نواقص خود بیش از حد تأکید میکنیم. صادقانه میپذیریم چه کسی هستیم.

هیچ یک از ما تا به حال به درجه فروتنی کامل نائل نشدهایم. اما مطمئناً میتوانیم سعی کنیم خطاهای خود را اقرار کنیم، نقاط مثبت خود را بپذیریم و به نیروی برتر خود به عنوان منبع قدرت اعتماد کنیم. فروتنی بدین معنا نیست که مسیر زندگی را چهار دست و پا بر روی دستها و زانوهای خود طی کنیم؛ بلکه صرفاً بدین معناست که ما باید اقرار کنیم به تنهایی نمیتوانیم بهبود پیدا کنیم. به یکدیگر نیاز داریم و بالاتر از همه به نیروی خداوندی مهربان نیاز داریم.

v

فقط برای امروز: برای فروتن بودن، همه جنبههای خود را صادقانه میپذیرم و جایگاه واقعی خود را در دنیا درک میکنم. برای دستیابی به قدرتی که جهت قرار گرفتن در این جایگاه نیاز دارم، به خداوندی که درک میکنم، اطمینان میکنم.

تنها نمانده ای!حامی ات همواره با توست.
به «او» روی کن.آنگاه هیچ نیرویی نمی تواند تراشکست دهد.
روزی حاکمی به راهبی گفت:«آیا انگشت مرا می بینی؟اگر از من فرمان نبری ترا به زمین خواهد زد.»
راهب به آرامی پاسخ داد:«من دستی را می بینم که انگشت تو در برابر آن چون کاه است.وآن دست حامی خداست.»
بازتاب پانزدهم آبان ماه
در جهت جریان حرکت کن
رابطه خود را با خداوند از طریق عبادت و مراقبه بهبود بخشیم.
دوازده گام و دوازده سنت

هنگامی که صبح از خواب بر می خیزم اولین کلماتی که می گویم با خداوند است و به او می گویم که برای انجام اراده او از خواب بر می خیزم و این کـوتاهترین دعایی اسـت که عمیقاً در من ریشه گرفته است. من به خوبـی می دانم عبادت خداوند نگرش او را نسبت به من تغییر نمی دهد بلکه نگرش مرا نسبت به او تغییر می دهد. مراقبه زمان سکوت و آرامش است. با انجام این مراحل می توانم از لحاظ جسمی و روحی آرام باشم و ذهنی آرام و روحی آگاه داشته باشم. با این نگرش ارتباط من با خداوند بهبود می یابد و به نظر می رسد روزهایی که من عبادت می کنم اتفاق های خوب در زندگی من رخ می دهد و لحظه ای که شروع به لعن و نفرین می کنم، جریان خوب زندگی برای من متوقف می شود. خداوند این جریان را قطع نمی کند بلکه من خود باعث آن می شوم.
15 آبان
امروز در مراقبه و دعاهايم از خداوند تقاضا مي‌كنم كه باورهای مرا از وجود پُرمهرش آكنده كند، بیماری من توانایی منحرف کردن مرا به راحتی دارد. در سال‌هاي آخر وابستگيم به مواد مخدر دوست داشتم با همه كس و همه چيز در صلح و آشتي باشم، آنقدر عاجز شده بودم که نمی‌خواستم مردم را ببینم. يعني كسي كاري به كار من نداشته باشد. احساس شكست و ضعف را كاملاً در جای‌جای زندگی آشفته‌ام را می‌دیدم و لحظات مرگم را مي‌فهميدم. دوست داشتم كسي به زندگيم پايان دهد، تا اين داستان غمبار و دردناک به آخر برسد. من در مقابل مواد مخدر و نیکوتین به زانو درآمده بودم و برای کسب آنها دست به کارهایی می‌زدم که شرمنده و خجول هستم. در روزهاي آخر که دیگر چیزی برای ادامه دادن نداشتم، در مقابل خداوند زانو زدم و از او تقاضاي كمك كردم، متوجه شدم که دريچه‌هاي كمك از سوي خداوند به طرفم باز شد. تنها كمك او این نبود كه مرا از بند وابستگي به مواد مخدر رهانيد. بلکه در تمام دوران بهبودی مراقب من و زندگي اشفته‌ام بود و از آن تاریخ با دعا و تقاضای من آماده‌ی كمك و ياري به من مي‌باشد. خداوندا: تو را دوست دارم هرچند هنوز خطا کارم.
خداوند هميشه با من است!
 
RE: فقط برای امروز-پانزدهم آبان a day at a time 
بعنوان‌ يك‌ فرد معتاد خودفريبي‌ بصورت‌ بغرنجي‌ تقريباً بر تمامي‌ افكار و اعمال‌ ماسايه‌ انداخته‌ است‌.در هنگام‌ ضرورت‌، متخصص‌ در متقاعد كردن‌ خود هستيم‌ و گاهي‌ حتي‌ حقايق‌بديهي‌ را وارونه‌ جلوه‌ مي‌دهيم‌. اكنون‌ كه‌ به‌ برنامه‌ را يافته‌ امي‌ نياز به‌ خود فريبي‌ ازبين‌ مي‌رود. اگر من‌ سعي‌ به‌ فريب‌ خود نمايم‌ دوستانم‌ در برنامه‌ به‌ من‌ تذكر خواهندداد. امروز من‌ از تذكر دوستانم‌ احساس‌ ناراحتي‌ نمي‌كنم‌ چرا كه‌ در مقابل‌ حقيقت‌ وواقعيت‌ خود مقاومت‌ چنداني‌ نمي‌نمايم‌ و تدريجاً غرور و ترس‌ در من‌ ضعيف‌ترمي‌شود و قدرت‌ تخريي‌ خود را از دست‌ مي‌دهد.آيا من‌ قادر خواهم‌ بود كه‌ با بكار بستن‌ رهنمودهاي‌ برنامه‌ و حمايت‌ دوستانم‌ درگروه‌ با واقعيت‌ به‌ همانگونه‌ كه‌ هست‌ روبرو شوم‌؟آيا من‌ درك‌ كرده‌ام‌ كه‌ براي‌ ارزيابي‌ خود علاوه‌ بر اتكا به‌ خداوند به‌ كمك‌ دوستانم‌در گروه‌ نيز نيازمندم‌.آيا دوستان‌ من‌ در گروه‌ با به‌ نمايش‌ گذاردن‌ گوشه‌ هايي‌ از شخصيت‌ من‌، مرا درشناسايي‌ خود و يافتن‌ يك‌ تصوير حقيقي‌ و واقعي‌ از خود ياري‌ خواهند داد؟
«من‌ حقيقي‌ انساني‌ را پيدا كن‌»
RE: فقط برای امروز-پانزدهم آبان a day at a time