انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: تا حالا دقت کردین آره؟؟؟؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13
دقت کرديد..نانوا چطور خمیر را پهن می کند و درون تنور می گذارد...
چه اتفاقی می افتد؟ خمیر به سنگها می چسبد!
اما نان هر چه پخته تر می شود از سنگها جدا می شود...
حکایت آدمها همین است؛سختیهای این دنیا، حرارت تنور است...و این سختیهاست که انسان را پخته تر می کنند.و هر چه انسان پخته تر می شود سنگ کمتری به خود می گیرد.
سنگها تعلقات دنیایی هستند...
ماشینِ من، خانهِ من،حساب بانکیِ من...
آن وقت که قرار است نان را از تنور خارج کنند؛ سنگها را از آن می گیرند!
خوشا به حال آن که در تنور دنیا آن قدر پخته می شود که به هیچ سنگی نمی چسبد...!!
دقت کرديد..
بعضی‌ از آدما مثل یه آپارتمان اند؛ 
مبله، شیک، فانتزی،.... 
اما دو روز که توش میشینی‌ دلت تا سر حدِ مرگ می گیره. می‌خوای هر جوری که شده هرچی‌ سریع تر بزنی‌ بیرون.
بعضی‌‌ها هم مثل یه قلعه اند؛ 
خودتو می‌کشی تا واردشون بشی‌ بعد میبینی‌ اون تو هیچ چی‌ نیست جز چند تا سنگِ کهنه و رنگ و رو رفته و تا دلت بخواد گرد و خاک و تار عنکبوت.
اما...
بعضی‌ از آدم‌ها اما مثل یه باغ قدیمی‌ اند؛ 
میری تو و مدام قدم می زنی‌، نگاه می کنی‌، 
عطر ها رو بو می کنی‌، رنگ ها رو تماشا می کنی‌، میری و میری، سیر نمیشی‌.... آخری در کار نیست، به دیوار که رسیدی، بن بست نیست. میتونی‌ در باغ بگردی و بگردی بدون اینکه هیچ چیش برات تکراری شه و... 
راستی‌ چه آرامشی داره همنفس بودن با کسی‌ که عمق سینه ‌اش، سرشار از عطرِ گلهای سرخه و بهار نارنج.
خوش به احوال کسانی که باغ قدیمی خود را پیدا کردند....
دقت کرديد...
ناز را ميکشيم
آه راميکشيم
انتظار را ميکشيم
فرياد راميکشيم
درد را ميکشيم
ولي بعد از اين همه سال انقدر نقاش خوبي نشده ايم که بتوانيم 
دست بکشيم...از هر انچه آزارمان میدهد...
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13