انجمن بانیان بهبودی

اکثر ما ادمها هنوز خوب نتوانسته ایم که تفسیر درستی از واژه دین وروحانیت داشته باشیم . معقوله دین باروحانیت از زمین تا اسمان است. دین واژه ای به مراتب محدود تراز روحانیت میباشد انسانها در دین محدود میشوند ولی روحانیت بی نهایت است. امروزه درجهان ادیانها وفرقه های زیادی وجود دارن وهرکدام برای خود استدلالهائی دارند وبعضی از فرقه ها هستند که استدلالشان این است که برای تکلیف دینشان انسان وهم نوع خود را بکشند. واین یعنی که در دین محدود شده اند یا بعضی دینها دینهای دیگری را رد میکنند وخود رامدعی تمامی انسانهای جهان میدانند.ولی مسئله روحانیت هیچوقت به این شکل نیست روحانیت یک واقعیت انسانیست و فراتر از ادیانها میباشد ومهم این است که انسان باشیم نه فقط محدود به دینی خاص. روحانیت یعنی اینکه خودمان را آنطور که هستیم بپذیریم روحانیت یعنی دیدن واقعیت ها بدانگونه که هستند نه انگونه که ما میخواهیم باشند روحانیت یعنی پذیرفتن دیگران و داشتن فروتنی درمقابل کنشهای دنیای پیرامون خود. روحانیت یعنی صداقت داشتن باخود روحانیت یعنی وجدانی بیدار برای ادامه بقاء خود. روحانیت یعنی اینکه از درد همنوع خود بدرد بیائیم .روحانیت یعنی راه رسیدن به انسانی متمدن روحانیت یعنی نیت خوب داشتن در خور یک انسان .ودرکل در باب روحانیت خیلی مطالب زیادی وجود دارد که در این صفحه نمیگنجد. درضمن بیان این مطلب به چالش کشیدن ادیانها نیست فقط موضوع فرق دین باروحانیت بود وعقاید هرکس محترم میباشد و وظیفه میدانم که به عقاید دیگران احترام بگذارم.

اعتقادات بخشی از انسانه، وقتی جایگاه درست خودش رو پیدا نکنه و یا مفاد درستی نداشته باشه، میتونه مضر باشه، انسان رو سخت افزاری تصور کنید که میشه هر نرم افزاری اعتقادی درست یا نادرست(ویروس) روش نصب بشه، آیا دلیل میشه که به صرف اینکه اعتقادات مختلفی قابل پذیرش است، همه رو رد کرد؟

5_درحقیقت تفاوت درنوع نگرش وبینش وباورها ونیازهای ماست.
ازنظرمن دین شامل یک سری قوائد و قوانین تغییرناپذیراست که بایدآنرا تمامأ ودرهم پذیرفت،دین یک اصل تعریف شده است ودریک چارچوب خاص قرار دارد.هردینی پیامبرخاص خودش رادارد وجای هیچگونه بحث وچانه زنی درآن وجودنداردوبایداجراشود.
دین یک اصل است.
دین ازخارج وبوسیله افرادمختلف مانند: انبیاء وپدرومادرومبلغین مذهبی برای ما معرفی شده است.
و اما روحانیت،،
روحانیت یک رابطه خاص است که هرکسی میتواندوحق دارد باخالق وخدای خودش داشته باشد،درروحانیت میتوان هرلحظه تغییرکرده واین رابطه را ارتقاء داد،درروحانیت دین خاصی وجودندارد، درروحانیت تمام ادیان الهی وجوددارد و پیامبرآن عشق است ومحبت ومهربانی وصداقت ودرستکاری،ودرآن هیچ محدودیت وممنوعیتی وجود ندارد.
روحانیت تجربه ای است شخصی وبستگی زیادی به بازبودن دریچه افکارونوع نگرش وزندگی مادارد، روحانیت بیرونی نیست روحانیت از درون من جوشیده است ومرابدون هرگونه واسطه ای به نیروی برترم وصل کرده است.
من باروحانیت میتوانم دیدبهتری نسبت به دینم پیداکنم واصول دینم رابه زیبایی به اجرابگذارم.باروحانیت درک وفهم ومعرفت بهتری نسبت به دین میتوان پیداکرد.وچه زیباست که بجای پیداکردن تفاوتها،تشابه هارادراین دوموردپیدا میکردیم،امروزه باکارکردن این قدمها وجاری کردن اصول روحانی درزندگیم، ازدینم درجهت رشد روحانیتم واز روحانیتم درجهت پذیرش آگاهانه ومسئولانه دینم استفاده میکنم.?

دین يک روش است که‌ ازگذشته به مارسیده روحانیت کنکاش درون وبیرون هست