انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 23· چند مثل از مواقعی که در زندگی کردید تا اراده خود را با اراده خ
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
· چند مثل از مواقعی که در زندگی کردید تا اراده خود را با اراده خداوند منطبق کنید بنویسید؟ نتایج آنها چه بود ؟

اراده خداوند مصلحت جمع است ومنطبق با ارزش ها ارادی شخصی بدون تعقل و ایمان خود محوریت وضد ارزش است .مثلا اگر در مسیر بهبودی به دنبال کسب دانش برای خود وتایید خود باشیم وبه خاطر اینکه یگران از من سرتر نباشد ان را در دل خود محفوظ ومدفون کنم دیر یا زود غرور سراغم می اید وتنها منزوی می شوم ودوستانی را در کنار نخواهم داشت
مثلا در مورد بدنیا امدن فرزندم کنترل نکردم که پسر باشد یا دختر.خداوند هر چه صلاحش باشد انجام میدهد.اراده خدا برای من این بود که به من فرزندی بدهد اما این که این باشد یا ان یا انجور که من دوست دارم اراده شخصی من است.من نباید برای خدا شرط بگذارم یا تعیین کنم
اراده شخصی هیچ خلائی از من پر نمی کند بلکه خلاءهای جدیدی به وجود می آورد و آرامش را می گیرد احساسات و عواطف را بالا پایین می کند اراده شخصی مخالف و خواست خداوند است . اما زمانی که خواست ما و اراده خداوند هماهنگ باشد پیروز می شویم .مثل پاک ماندن و در راه بهبودی بودنم ،چون از خرد جمعی استفاده کردم که همان اراده خداوند است .من شناخت اراده خود وخداوند را ندارم بلکه با مشورت می توانم شناخت پیدا کنم
23_سعی کرده ام دریچه افکاروقلبم رابازنگه دارم وبامراقبه هایی که میکنم آماده باشم برای دریافت الهامات ونشانه های الهی،اصول روحانی رادرزندگیم بکار گرفته ام،تسلیم هستم،فروتنی دارم، روندایمان آوری راروزانه درزندگیم تقویت میکنم وفقط برای امروز زندگی میکنم،دعامیکنم،اقدام وعمل میکنم ونتیجه رابه اومیسپارم وهرچه که باشد چه خوب وچه بدمیپذیرم چون به خداوندی که خود درک کرده ام اعتماد دارم سپرده ام پس هرچه که باشد میپذیرم،قوانین رارعایت میکنم، باگذشتن از هوای نفسم،باازدواج کردن وصاحب اولادشدن وتربیت صحیح آنها، بادرآمدوشغل حلال داشتن،بادست برداشتن ازاعتیادم وجداشدن از وابستگی هایم،باحرکت کردن درمسیری انسانی،بااجتناب کردن ازعمل از روی اراده شخصی،باپیداکردن طریقی خاص برای دعاومراقبه ورابطه مستقیم با خداوند،باسعی وتلاش وخدمت کردن و باگذشتن ازیک لذت علیرغم میل باطنی، بااستفاده نکردن ازنواقصم،باجلسه رفتن، باکمک کردن به دیگران وخدمت به آنها بدون هرگونه توقع وزیربنایی،زمانیکه قدمهاراانتقال میدهم ویا خودم قدم کار میکنم،وقتی که روی خواسته هایم پافشاری نمیکنم وتوی کارهایم صداقت دارم،زمانیکه به خانواده ام خدمت میکنم ودرکارهای خیروعام المنفعه مشارکت میکنم،وقتی که از روابطم سوءاستفاده نمیکنم وروابط سالم دارم ودرتمام کارهایم خداوند رادخیل میدانم.
ونتیجه اینکه:روابطم واقعا اصلاح شده وکمترسراغ لذت طلبی میروم،درزندگی صاحب برنامه ریزی شده ام وهدف هایم راتعیین کرده ام ودرمسیرآنهاحرکت میکنم،حال واحساسم خوب است وآرامش نسبی خوبی پیداکرده ام.
زمانیکه اراده خودم رابا اراده خداوند منطبق وهمسو میبینم قویتروصبورتر میشوم.
زمانیکه اراده خودرابااراده خداوند منطبق میکنیم یعنی درمسیرروحانی و بهبودی درحرکتیم.?