انجمن بانیان بهبودی

2- از گذشته ام از چه کسانی رنجش به دل دارم؟ نقش من در آن چیست؟

از بیشتر کسانیکه در زندگیم بودند رنجش داشتم'این رنجشها گاهی به حق ولی بیشتر بناحق بود و بچگانه' در قدم ۴ فهمیدم اشتباهات دیگران زندگی مرا در اختیار رفته و من با رنجش از انها در حال نابودی خودم هستم و علت رنجشها خودخواهی و خودمحوری و عدم صداقت بوده است

از خدا - از خودم - از اطرافیان - از خانواده ...
همیشه تقصیرات را گردن دیگران می انداختم ولی با تجربه های گذشته سعی میکنم اشتباهات را دیگر تکرار نکنم و به سوی بهبودی قدم بردارم

در گذشته اشخاص زیادی بودن که من بشدت از آنها رنجش داشتم و این رنجش هر روز بیشتر می شد تا تبدیل به کینه های بزرگ و بزرگتر می شدند. در آن زمان من خودم را انسان فهمیده وباکمالاتی می دانستم ،که همۀ اعمال و رفتارم منطقی بودند و دیگران در حق من ظلم میکردند و من قربانی بودم اما با کار کرد قدمها ،وبا تغییر نگرش و طرز فکر من ،جریان برعکس شد. انسانهای اطرافم اکثراً انسانهای سالمی بودنند که زندگی خودشان را داشتندو شاد بودند ودر مقابل من هم هیچ مسئولیتی نداشتند،اما توقع وانتظارات من از آنها باعث رنجشم از آنها میشد با گرفتن ترازم متوجه شدم من سلامت عقل نداشتم ،واقرار و پذیرش این موضوع زندگی را برایم آسانتر کرد. واین بار سنگین را از دوشم برداشتم واحساس رهایی از رنجش به من کمک کرد تا مسیر بهبودی را بهتر پیش ببرم

درگذشته از همه بیشتر از خودم رنجش داشتم وراههای که هزاران بار رفته بودم و بن بست بود ولی دوباره تلاش میکردم و بعد دوران کودکی صدماتی که خورده بودم وباعث شده که اعتمادم به خودم را از دست بدهم درجاهای که من مسئولیت دراین رنجشها نداشتم که بیشتردرزمان کودکی میباشد بانوشتن ترازنامه متوجه شدم حتی کسانی که هم سهم دررنجش من نقشی داشتن وخساراتی رو ازطرف اونها متحمل شدم درواقع سعی داشتن که بهترینهارابرام انجام بدهند خوبی این ترازنامه این هست که نه تنها رنجشها را پایین میاوریم بلکه اونهارو دردرون خودمون حل میکنیم و همین قدم باعث حضور آرامش بی نهایت درزندگی انسان میشه که میتونیم بعبارتی اثرات معنوی حضورنیروی برتر وتوکل رو دراون احساس کنیم و خیلی ساده بتونیم خودمون رو از سرگردانی که درزندگی داشتیم برهانیم .

mehdiast

NASIB

زهرا20

سارا

sabor