انجمن بانیان بهبودی

خیر.من هنگام شروع قدم ۵از خداوند میخواستم به من شهامت و صداقت و تمایل لازم برای برداشتن این قدم را عطا فرماید.و ضمن دعا کردن از خداوند میخواستم به امچه که بین من و راهنمایم ردوبدل میشود گوش داده و بداند که محور اصلی من برای بهبودی خودش است. بی پرده به او گفتم چه کسی هستم و دیگر نمیخواهم مثل قبل زندگی کنم

با کمک قدم دوم نخیر نمیترسم فقط کمی خجالت میکشم
خدا محرم راز و اعتراف خطاها را با هیچ کس بازگو نمیکند و گمنامی نمیشکند او ستارالعیوب است 
خیلی سالها بود که میترسیدم ولی امروزه خدایی که شناختم فرق میکنه تنبیه و سرزنش نمیکنه بلکه کمک میکنه برای رسیدن به کمال. و امروزه میدونم که اعتراف من باعث میشه ترسام بریزه وگرنه خداوند به همه چیز آگاه