انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 20- چطور اعتراف خطاهایم به دیگران توانایی مرا برای دیدن خودم افزایش می دهد؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
[b20- چطور اعتراف خطاهایم به دیگران توانایی مرا برای دیدن خودم افزایش می دهد؟
]
چون قدم ۵ ایینه صافی بود که خود واقعی را نشانم داد!من یا خودم را بالاتر از دیگران میدیدم و یا پایینتر از انها!یا احساس برتری میکردمو یا احساس حقارت!اما با کارکردن قدم ۵ فهمیدم نه به ان خوبی که فکر میکردم هستم و نه به ان بدی که فکر میکردم
به من نشان داد که منحصر به فرد نیستم و من محور این دنیا نمی باشم ، پس از اعتراف اشتباهاتم به خداوند فهمیدم که به او میتوانم نزدیک شوم و بهانه‌ها را دور ریخته و خود و دیگران را در مغزم محاکمه نکنم .
 قبلا فکر نمیکردم آدم بیماری هستم ولی امروزه با اعتراف به خطاهام  اینو پذیرفتم  که بیمار هستم و نقص دارم و متوجه شدم که اعتراف به خطاهام باعث میشه  خودم و راهنمامم و حتی دوستای بهبودیم بتونن سهم و نقش منو پیدا کنن و نظراتشون بگن
و حتی متوجه شدم که من قبلا آدم بدی نبودم فقط بیمار بودم ، ناآگاه بودم حالا با اعتراف خطاها از خدا و راهنمایی راهنما و دوستای بهبودیم میخوام که راهی پیش پام قرار بدن تا از اشتباهات گذشته درس بگیرم و به جلو حرکت کنم و بتونم با خودم صادق باشم

 

 
بزرگترین نکته ای که امروز دارم اینه که من امروز باخودم صادق هستم و بجای رسیدم که میخوام به همه اشتباهاتم صادقانه اعتراف کنم درتمام طول عمر بشر انسان بهراشتباهی که دست میزده درآخر چه جرم سنگینی منتظروی بوده ویانه اعتراف اورابه ارامش رسانده است چرا که قلب انسان جایگاه عشق است نه آرامگاه ناصادقی واشتباهاتی که باعث لطمه خوردن به خود فرد وانسانهای پیرامون او شده است این ناصادقی ها و دروغها وپنهانکاریها روز به روز انسان را درمانده تر وبیمارترکرده تاجایی که اورابه ورطه هلاک روحی جسمی میکشاند بساخیلی انسانها از دست گفتگوهای درونی و متهم کردن خویش در دادگاههای گفت وشنودی که خود متهم وقاضی اون دادگاه بودن خودرا محکوم به مرگ کرده باشند ٬ پس امروزاعتراف به یک فرد دیگری که اوهم مشکلاتی نه دقیقا مثل ما ولی خیلی شبیه ما داشته و گرفتن آرامش وعشق و اینکه وی مارا با خودمان و ندانم کاریهای خودمان وعدم آگاهی باپیش فرض اینکه از فرط عدم تعادل درونی احساس میکردیم ما بهتراز دیگران هستیم وتشخیص مابرای همه بهترین تشخیص است . درمی یابیم که انسان بودیم وخطا کردیم واین خطاهای که مرتکب شدیم وامروزبه انها اعتراف میکنیم درزندگی خودمان ودیگران اثرات مخربی بجا گذاشته و این مرحله ای که می گذرانیم مرحله اول برای رهایی است تا به مرحله بعدی که مرحله بخشش خود وانسانهای که از ما صدمه خوردن برسیم وبتوانیم پروسه رهایی را به پایان برسانیم البته برای اشتباهاتی که درگذشته داشتیم که باعث درگیری روح وعدم آرامش درونیمان بود. منظوراین است که انسان همواره اشتباه میکند وممکن است که باعث ایجاد رنجش وخسارت شود ولی خوب آموختیم که رنجشها را جمع نکنیم و صندوقی برایش درنظرنگیریم بلکه بازگو کنیم و درجا طلب بخشش نمایم .