انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 21- چطور خودم را گوشه گیر کرده ام؟ آیا اعتقاد دارم به این که در میان گذاشتن خطا
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
21- چطور خودم را گوشه گیر کرده ام؟ آیا اعتقاد دارم به این که در میان گذاشتن خطاها و مسائلم با دیگران می تواند مرا به راهی که از انزوا خلاص شوم راهنمایی کند؟
بهتر است بگویم قبلا گوشه گیر بودمو از مواجه شدن با ادمها ترس داشتم!میترسیدم مرا از خود برانند و بخاطر همین هر کاری میکردم که خوب به نظر برسم و ایده ال!و گاهی هم برای فرار انزوا و تنهایی را ترجیح میدادم چون معتقد بودم دیگران فقط باعث دردسرهای من هستند!پس از اقرار این احساسات منفی به راهنمایم او به من گفت که من باید به زندگیم نگاه تازه ای داشته باشم و زندگی بطریق قدیم حاصلی جز انزوای بیشتر برایم نخواهد داشت
من با یادآوری اشتباهاتم در درون خودم بدون اینکه نقش خودم را در آنها بیابم خود را منزوی و تنها حس میکردم وهمیشه در حال رد کردن خود ودیگران بودم ، بله اما نه با همه بلکه فقط با راهنما
 من قبلا اعتماد به نفس خودم از دست داده بودم چون مشکلات گذشته باعث شده بود که خود کم بینی، عدم پذیرش شرایط زندگی با بیماران، و یا حتی  میترسیدم تو جمع حرفی بزنم و مورد سرزنش قرار بگیرم یا آبروم بره، ولی بعد تو انجمن یاد گرفتم که اعتیاد بیماری است و جرم نیست  و اطرافیان ما هم به گونه ای بیمار هستند و باید به عجز برسن

بله. وقتی شروع به بازگویی مشکلات میکنم احساس میکنم از بزرگی آنها کاسته می شود، رها میشم ، حالم بهتر میشه ، راه حل های جدید پیدا میکنم و ایمانم به خداوند بیشتر میشه
ترس از قضاوت ونگاه اشتباه مردم به بیماری اعتیاد ٬ عدم اعتماد به نفس وخجالت ٬ خود کم بینی ٬ عدم پذیرش شرایط کنونی ٬ولی زمان که درانجمن درمی یابم که اعتیاد یک بیماریست وجرم نیست و درزندگی خیلی ها مثل من پا گذاشته واونهاهم دقیقا همین شرایط رو پیداکردن وقتی که متوجه میشم که بیماری اعتیاد بیماری هستش که خانواده واطرافیان را هم دربرمیگیره وبیمارمیکنه که یکی از علائم مشهودش گوشه گیری وانزواست . وقتی متوجه میشم شخص مصرف کننده هم دچارمشکلات شدیدتری از من هست واوهم آرزومند پاکیست ولی باید به اون توانایی برسه وبتونه تصمیم بگیره یعنی به آخرخط وعجز ٬ وقتی که درسه قدم اول متوجه عجز خودم میشم و دستم را برای کمک بالامیکنم و از نیروی برتراز خودم کمک میگیرم متوجه میشم که تنها دربرنامه و دوستان بهبودی وراهنمای که برگزیدم میتوانم مسائلم را درمیان بگذارم وآزاد ورها شوم وزندگی جدیدی توام با امید ولذت بردن از مواهب خداوند آغاز کنم باطی کردن این مراحل من اندک اندک شهامت تغییرو ایمان واعتمادلازم را کسب میکنم .
زندگي بيابان پر پيچ و خمي است که در آن تنها قطب نماي تو, ايمان است .