انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: دل تنگم
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4
دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست

در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست

با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم

بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست

aseman

گاهی انکه سراغی از تو نمیگیرد
دلتنگترین برای دیدنت است...
واز شکاف چشمانش به نبودنت خیره میشود.
همیشه انکه تو،اورا نمی بینی ،نامهربان نیست...
رف بی ربطی است که مرد گریه نمیکند...

گاهی

آنقدر بغض داری

که فقط باید مـــــــــرد باشی

تا بتونی گریه کنی!


هر ازگاهی زنگی بزن،سراغی بگیر،پیامی بده،احوالی بپرس!!
خیلی نگدشته است.....................!
از روزهایی که نفست بودم.
گاه کمی فراموشی بد نیست!
گاه می خواهم
از درون خویش بگریزم
و از هر آنچه که در من انباشته شده
و تو را به یاد من می آورد،
دور شوم
اما باز پایم به خیال تو گیر می کند
و پرتاب می شوم درست میان برکه ای
که پر است از زلالیِ خاطرات تو..

می دانی
می خواهم بگویم
کاش تو این همه خوب نبودی..!
من نه زبان شعر بلد هستم و نه عرفان...
ساده میگویم...
میشه برگردی؟!!!
زندگیم بی تو تباهه....؟
دلم تنگ است
مثل لباس سال‌های دبستانم
مثلِ سال‌های مأموریت‌های طولانیِ پدر
که نمی‌فهمیدم
وقتی می‌گویند کسی دور است،
یعنی چقدر دور است.
لیلا کردبچه
"من چه سبزم امروز

و چه اندازه تنم هشیار است!

نکند اندوهی، سررسد از پس کوه

چه کسی پشت درختان است؟

هیچ، می چرخد گاوی در کرد

ظهر تابستان است

سایه ها می دانند که چه تابستانی است

سایه هایی بی لک

گوشه ای روشن و پاک

کودکان احساس! جای بازی اینجاست



زندگی خالی نیست:

مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست

آری

تا شقایق هست، زندگی باید کرد



در دل من چیزی است

مثل یک بیشه نور،

مثل خواب دم صبح

و چنان بی تابم، که دلم می خواهد

بدوم تا ته دشت، بروم تا سرکوه

دورها آوایی است، که مرا می خواند."


دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من

گراز قفس گریزم کجا روم، کجا من!

کجا روم که راهی به گلشنی ندارم

که دیده برگشودم به کنج تنگنا من

نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل

چو تخت پاره بر موج رها رها رها من

زمن هر آنکه او دور چو دل به سینه نزدیک

به من هر آنکه نزدیک از او جدا جدا من

نه چشم دل به سویی نه باده در سبویی

که ترکنم گلویی به یاد آشنا من

زبودنم چه افزود! نبودنم چه کاهد!

که گوید به پاسخ که زنده ام چرا من

ستاره ها نهفتم در آسمان ابری

دلم گرفته، ای دوست هوای گریه با من.
اینجا سرعت خوشبختی خیلی کم است....
تا زندگی ات لود شود عمرت تمام شده
حافظ هنوز اصرار دارد ، خبر خوشی در راه است!

تو کجای دنیای منی که هر چه می آیی نمی رسی . . . ؟؟؟


نگاه میکند و نگاهش میکنم . آه میکشد و آه میکشم. میخندد و میخندم. میگرید و میمیرم....
به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد
اندوه پنهان شده در لبخندت را
عشق پنهان شده در عصبانیتت را
و معنای حقیقی سکوتت را...
صفحه‌ها: 1 2 3 4