انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 3)چگونه خدایی که من می شناسم را توصیف میکند؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
Heart3)چگونه خدایی که من می شناسم را توصیف میکند؟

[size=medium] خداوند شناخته شده و جدید من خداوندی بی نهایت صبور مهربان تر و کمک کننده تر است و تصوری که بعضی از افراد در گذشته از خداوند داشتند خداوندی عصبانی سرزنشگر بود وفقط منتظر بود به محض کوچکترین خطایی انها را مجازات کند و تصور جدید از خدا خداوندی عاشق مهربان ویاریگر باعث می شود خواهان حضور هر روزه خدا در زندگیشان باشد
عاشق.قرتمند.مهربان.خدایی است که من درک میکنم.
در گذشته ، فکر میکردم خدا یک نیرویی است ماورای فهم و درک من! وقتی الان به آن موقع فکر می کنم ، می بینم ، من به خدا اعتقاد داشتم ، اما به خاطر گناهانی که داشتم ، خودم را در حد و اندازهارتباط با او ، نمی دیدم! ( آنموقع فکر میکردم ، خدا مال آدم های مومن و پاک است و کاری باگناهکاران ندارد! )... وقتی به برنامه آمدم ، فهمیدم مشکلاتم به خاطر رابطه غلط من با خداست! فهمیدم بر خلاف آنچه قبلاتصور میکردم ، خدا را به هر شکلی میتوانم تصور کنم و در هر کجا هم که لازم باشد ، میتوانم از اوتشکر ، درد دل و یا درخواست کمک کنم...اما به من گفتند باید مواظب باشم که از خدا چه چیزی ، میخواهم! چون ممکن است آن چیز ، به صلاحم نباشد و بعدا مجبور شوم زانو بزنم و با شرمندگی از خدا بخواهم ، آن را از من بگیرد!؟  در برنامه فهمیدم که هیچ گاه ، خدا رابطه اش را با بندگانش قطع نمیکند و همیشه در حال حفاظت ورفع نیازهای بندگانش است. متاسفانه این ما (من) هستیم که با دست خودمان می خواهیم اینرابطه را بهم بزنیم! غافل از اینکه اگر لحظه ای به حال خودمان رها شویم از صحنه روزگار محوخواهیم شد!  احساس گناهی که من آنموقع داشتم ، در واقع یک علامت بود و چراغ خطرمعنی آن این بود که کار من غلط است و باید آنرا اصلاح کنم تا حالم خوب شود! اما من آنموقع به جای اصلاح رفتارم ،  آنقدر در احساس گناهم می ماندم ، تا اینکه قادر به حرکتی نبودم و هر شکستی را هم ، به آن نسبت میدادم ( با خودم میگفتم چون من بد هستم و گناهکارم این اتفاقات برایم می افتد ). متاسفانه از برخی از افراد شنیده ایم که میگویند تعریف کردن زیاد ، از جنبه های مثبت خدا انسانها را به گناه جسور میکند ! باید برای سر به راه کردن مردم ، از قهر و غضب خدا گفت و اینکه او انتقام این گناهان را به بدترین شکل در جهنم میگیرد و غیره...اینها به این نکته توجه ندارند که این احساس گناهاست که آدمی را به سوی گناهان بیشتر می کشاند ! چرا که به قول معروف آب که از سر گذشت ، چه یک وجب ، چه صد وجب! ما (من ) باید سعی کنیم با حفظ رابطه عاشقانه مان با خدا ، قابلیت ارتباطمان را با او حفظ کنیم ، زیرا احساس گناه باعث میشود درون ما اغتشاش به وجود بیاید و ما مجبوریم برای رهایی از این وضعیت به خودمان دروغ بگوییم و دوباره در چرخه نابودی قرار بگیریم......

 
من قبل اینکه به برنامه بیایم خداوند را میشناختم ولی ارتباط آگاهانه با خداوند نداشتم وفقط دروغکی از او کمک میخاستم ولی الان بعد پاک شدنم فهمیدم خدای من خدای عشق خدایی هست که از او فقط خیر میرسد خدایی هست که همه چیز را او صلاح میداند وقتی باهاش راز و نیاز میکنم و صادقانه درد دلامو بهش میگم حالم خوب میشه خدایا ای نور لایتناهی کمک کن من رابطم با تو اینقدر زیاد بشه که آرامش را در درون باتو داشته باشم و خوشحال باشم که نیرویی مثل تو دارم