انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-ششم آذر
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
درخواست کمک از خداوند 6 آذر

«گاهی اوقات در دوران بهبودی، تصمیم درخواست کمک از خداوند، بزرگترین منبع

قدرت و شهامت ماست.»

کتاب پایه

v

وقتی قدم سوم را کار میکنیم، تصمیم میگیریم به نیرویی برتر و مهربان اجازه دهیم ما را در زندگی روزمره هدایت کند و از ما مراقبت کند. تصمیم میگیریم این هدایت و مراقبت را در زندگی خود بپذیریم. برخی از ما معتقدیم وقتی تصمیم قدم سوم را گرفتیم، خداوند ما را هدایت میکند؛ از آن لحظه به بعد، صرفاً توجه کردن به جایی که هدایت میشویم، مطرح است.

تصمیم قدم سوم، فعل ایمان است و درخواست کمک از خداوند راهی برای احیای این ایمان است. به کار گرفتن ایمان در زندگی روزمره، همه شهامت و قدرت مورد نیاز را در اختیار ما قرار میدهد، زیرا میدانیم از کمک نیرویی برتر و مهربان برخوردار هستیم. اطمینان میکنیم که نیازهای ما بر آورده خواهد شد. میتوانیم از ایمان بهره بگیریم و صرفاً از طریق درخواست اعتماد کنیم.

v

فقط برای امروز: به خود یادآور میشوم که با درخواست کمک از نیروی برتر خود در هر قدمی که بر می‌دارم، تنها نیستم.
زندگی هم اش روی خوش نداره و گاهی ما را به دردهای غیر قابل تحمل دچار میکند
فقط برای امروز سعی میکنم با این درد ها مقابله کنم تا کم کم بهبود پیدا کنند
فقط برای امروز:به واقعیت ها توجه میکنم و سعی میکنم با واقعیت ها چه بسا درد آور زندگی کنم
بهبودی فرآیندی است که در زندگی ما تغییر ایجاد میکند. اگر قرار است به رشد خود به سوی آزادی ادامه دهیم، به این تغییر احتیاج داریم. وقتی دیگران به کمبودهای ما اشاره میکنند، باید روشنبین باقی بمانیم؛ چراکه آنها فرصتهایی را جهت رشد و تغییر برای ما آشکار میکنند. عکسالعمل تدافعی، توانایی ما را در استفاده از کمکی که آنها به ما ارائه میدهند، محدود میکند؛ رها شدن از حالتهای تدافعی، دروازه رشد، تغییر و آزادی جدید را میگشاید.

هر یک از روزها در فرآیند بهبودی، فرصتی را برای رشد و تغییر بیشتر به ارمغان میآورد. هر چه بیشتر یاد میگیریم از تغییر با ذهنی روشن و قلبی گشوده استقبال کنیم، بیشتر رشد خواهیم کرد و در بهبودی خود راحتتر خواهیم بود.
زندگی رابا تسلط بر نفس،
پاکی،
اعتدال در غذا
واطاعت از خواست خدا بساز.
آنگاه زندگی ات به خوبی بنا شده است.
6 آذر
وقتي از خودمان برای جلب ترحم و دلسوزی مي‌پرسيم: «چرا من. چرا من موفق نمي‌شوم. چرا من بيچاره‌ام. چرا من با بقیه فرق مي‌كنم. چرا ديگران كمك و حامی دارند ولي من نه و چرا...؟» اين جلب ترحم و دلسوزي‌ها در حقيقت من را به جايي دعوت مي‌كند، كه از آنجا با بدبختي و بيچارگي بيرون آمده‌ام. از دنياي سياه وابستگي و هم‌وابستگی متقابل! امروز مشكل اصلي من بيماري عادت های ناسالمی است که از دوران کودکی در سرم مانده و اکنون تبدیل به وابستگي و هم‌وابستگی شده است و مسأله مشترك ما چگونگي رهايي از آن است. به راستی چرا مقايسه‌ی خود با ديگران مي‌تواند من را از مسير بهبودي منحرف كند؟ آيا وقتي حالت تأسف و پشیمانی وجودم را پُر مي‌كند، با حسرت و غبطه به زندگی و طرز روابط ديگران توجه مي‌كنم؟ این را متوجه شده ام که هرکسی به اندازه‌ی توانایی و گنجایش خودش از برنامه‌ی خودیاری بهره می گیرد. هرکدام از ما می‌توانیم موفق و کامروا باشیم, امّا متاسفانه چیزی که کارمان را خراب می‌کند، این است که می‌خواهیم بیشتر از دیگران داشته باشیم و اینکار امکان ندارد. امروز وقتي به ديگران عشق مي‌دهم و به آنها كمك مي‌كنم، از حالت تأسف و دلسوزي به حال خود خارج مي‌شوم!
من بينوا را رها كن!
6 آذر
آيا در مسير اعتماد كردن به نيروي برترم سدي وجود دارد ؟چه موانعي در واگذار كردن اراده و زندگيم به خداوند اشكال ايجاد ميكند ؟ در مورد من جواب روشن است : ضمانت ميخواهم با اينكه بارها سعي كرده و نا اميد شده ام، اما همچنان فكر ميكنم كه براي مشكلاتم راه حل هاي جديدي مطرح خواهند شد . آزمايش ايمان داشتن سخت به نظر ميرسد اگر موقعيتي را واگذار كنم ديگر نميتوانم آن را كنترل كنم ، نميتوانم مطمئن باشم كه به هدف خود خواهم رسيد . حالا خواهان بهبودي هستم اگر همان كارهاي هميشگي را انجام دهم همان نتائج قديمي را ميگيرم اما ميخواهم از اين برنامه معنوي ارائه شده استفاده كنم ، لذا بايد آزمايش كنم "رها كرده و به خدا بسپارم" اگر چه هيچ تضميني وجود ندارد ، اما شايد ايمان و عقيده نتائجي را كه به دنبال آن بودم براي من داشته باشد و شايد نداشته باشد . اين مزاياي ايجاد ارتباطي محكم با نيروي برتر ميتواند به من كمك كند تا رشد كنم و اطمينان ، نيرو و لياقت غلبه كردن يا هر آنچه پس از اين بحران خاص در جريان است را وسعت دهم .

ياد آوري امروز

.امروز براي رشد معنوي خويش همكاري ميكنم تلاش ميكنم موانعي را كه مانع ايمان و اعتقادم ميشوند تشخيص دهم فهميدن پاداش ايمان است . پس در پي درك اين نباش كه قادري ايمان بياوري ، ايمان داشته باش كه قادري بفهمي .
6آذر

ما در برنامه‌ مي‌شنويم‌ كه‌ هيچ‌ وضعيتي‌ وجود ندارد كه‌ نوميد كننده‌ باشد. ممكن‌است‌ كه‌ در ابتدا باور اين‌ مسأله‌ مشكل‌ باشد. چيزهاي‌ متضاد مانند اميد و نااميدي‌طرز تلقي‌ عاطفي‌ انسانها از شرايط‌ مي‌باشند. در حقيقت‌ اين‌ ما هستيم‌ كه‌ احساس‌نااميدي‌ مي‌كنيم‌ نه‌ شرايط‌ زندگي‌ ما و موقعيت‌ها. زمانيكه‌ ما تسليم‌ مي‌شويم‌ و نوميددر حقيقت‌، خود را در زمان‌ كنوني‌ قادر به‌ حل‌ مشكلات‌ نمي‌بينيم‌ و احتمال‌ اينكه‌شرايط‌ به‌ نحو مطلوبي‌ تغيير يابد را ضعيف‌ مي‌شماريم‌. آيا من‌ مي‌توانم‌ كه‌ بپذيرم‌ «ممكن‌ است‌ تمام‌ مشكلاتي‌ را كه‌ با آن‌ روبرو هستم‌ تغييرنكند ولي‌ براي‌ تغيير هر چيز ابتدا بايد به‌ آن‌ روبرو شد»؟ آيا من‌ بخاطر خواهم‌ داشت‌ كه‌ من‌ يك‌ انسان‌ هستم‌ و قادرم‌ كه‌ انتخاب‌ نمايم‌ وهيچ‌گاه‌ نوميدي‌ را انتخاب‌ نخواهم‌ كرد؟ تنها موقعيتي‌ را كه‌ در آن‌ گرفتار شده‌ام‌ بنظرنوميد كننده‌ مي‌رسد و ممكن‌ است‌ كه‌ مرا به‌ سمت‌ افسردگي‌ ناشي‌ از ناتواني‌ و عجزسوق‌ دهد. آيا من‌ بخاطر خواهم‌ سپرد كه‌ در زماني‌ كه‌ خود را ناتوان‌ از حل‌ مشكلات‌ مي‌يابم‌ دركمال‌ فروتني‌ از خداوند درخواست‌ كمك‌ نمايم‌؟

«من‌ مي‌توانم‌ انتخاب‌ كنم‌ كه‌ نااميد نباشم‌».
فقط برای امروز-ششم آذر-از کتاب اندیشه امروز