انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-نهم آذر
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
9 آذر مشارکت کردن من واقعی

«صحبت کردن با دیگران ما را از احساس

انزوا و تنهایی دور نگاه میدارد.»

کتاب پایه

v

صمیمیت به معنی مشارکت کردن عمیقترین افکار و احساسات خود با انسانی دیگر است. بسیاری از ما تشنه دوستی و عشقی هستیم که صمیمیت به ارمغان میآورد، اما این چیزها بدون تلاش حاصل نمیشود. در دوران اعتیاد فعال آموختیم که از خود در برابر دیگران محافظت کنیم تا مبادا مصرف ما را تهدید کنند. در دوران بهبودی نحوه اعتماد کردن به دیگران را یاد میگیریم. صمیمیت مستلزم این است که حالتهای تدافعی خود را کاهش دهیم. برای احساس مودتی که صمیمیت به ارمغان میآورد، باید به دیگران اجازه دهیم به ما نزدیک شوند—مای واقعی.

اگر قرار است درونیترین ضمیر خود را با دیگران در میان بگذاریم، ابتدا باید درباره اینکه این درونیترین ضمیر واقعاً چگونه است، عقیدهای داشته باشیم. برای اینکه بفهمیم واقعاً چه کسی هستیم، واقعاً چه چیزی میخواهیم و واقعاً چگونه احساس میکنیم، زندگی خود را به طور منظم بررسی میکنیم. سپس، بر اساس ترازنامههای منظمی که از خود تهیه کردهایم، باید تا حد امکان کاملاً و دائماً با دوستان خود صداقت داشته باشیم.

صمیمیت بخشی از زندگی است و بنابراین بخشی از پاک زندگی کردن است و صمیمیت مانند هر چیزی در بهبودی بهای خود را دارد. بررسی دردناک خویشتن که لازمه صمیمیت است، میتواند کار دشواری باشد. صداقت کامل در صمیمیت نیز اغلب پیچیدگیهای خود را به همراه دارد. اما رهایی از انزوا و تنهایی که صمیمیت به ارمغان میآورد، واقعاً ارزش سعی و تلاش را دارد.

v

فقط برای امروز: برای رهایی از تنهایی و انزوایی که صمیمیت به ارمغان میآورد، تلاش میکنم. امروز، از طریق تهیه ترازنامهای شخصی، "من واقعی" را میشناسم و صداقت داشتن کامل با دیگران را تمرین میکنم.
اگر می خواهی بخندی،تواضع را بیاموز.شوخ طبعی قسمتی از تواضع است.
آن کس که به خود مغرور است ، نمی تواند به خود بخند.
همه ی افراد مغرور وقتی که خنده لازم است نمی توانند بخندند.
فقط برای امروز-نهم آذر جی پی واس.تنی
9 آذر
افسوس خوردن درباره‌ی زندگي از دست رفته و گذشته و موقعيت‌هاي از دست رفته و مشكلات موجود كه حاصل آن زندگي آشفته و لجام گسيخته بوده است، مي‌تواند به راحتي احساس كينه و نفرت از خود را در ما بپروراند. اين بدترين اشكالي از بیماری وابستگی در ماست، كه گاهي يقه‌ی ما را مي‌گيرد. امروز مي‌دانم كه تأسف خوردن به حال خود و موقعيت‌های از دست رفته در گذشته، موجب قطع ارتباط من با خالق مي‌شود. خصوصاً در امروز برای که نیاز به توجه خودم دارم، وجودي كه از كينه و نفرت آكنده است، نمي‌تواند با خود و اطرافيان و خداوند ارتباط درست و سالمی داشته باشد. امروز نقش و وجود مخرب اين احساس را مي‌شناسم. چون سال‌ها با آم به جای زندگی درد کشیدم. تنها با به كارگيري اصول خودیاری قدمها مي‌توانم از اين حالت غمبار و دردناک رها شوم. امروز مي‌دانم كه از كجا و به چه حال و اوضاع‌ای به ایجا آمده‌ام و هدف من چیست و دیگر اعمال من جهت انتقام گرفتن از کسانی نیست که به هر عنوان به من صدمه زده بودند نيست. آرامش و صلح با خود و دیگران و جهان اطراف، ارمغان اصول خودیاری در برنامه معنوی ماست. خدايا كمك كن خودم را دوست داشته باشم!
كمي با خود مدارا كن!
9 آذر
در تمام مدتي كه قدم چهارم را كار ميكردم (تهيه يك ترازنامه اخلاقي بي باكانه و موشكافانهاز خودم) از اينكه احساس ميكردم آنرا درست انجام نداده ام ، بدبين بودم و خود را سرزنش ميكردم . با كمك نيروي برترم سرانجام در يافتم مشكل من اشتباه در انجام قدم چهارم نيست حقيقت اين بود كه چنين احساسي را در تمام موارد زندگيم داشتم . من هر عملي را كه در زندگيم انجام ميدهم احساس ميكنم اشتباه است و حتي بهترين كا كار نيز در حد لازم خوب نيست و آن كار به راحتي كاري اشتباه تلقي ميشود بايد كار را فقط عالي انجام دهم . با آگاهي از اينكه در جريان قدم چهارم پيشفت كرده ام ترديد داشتن به خودم ، به عنوان جنبه وجودي من تلقي ميشود اين فقط در نتيجه سالها زندگي كردن با مشكل الكليسم است بنابراين هرگاه احساسي برانگيخته ميشود آنرا تشخيص ميدهم در مورد آن مشاكت كرده ، مي پذيرم كه آنرا احساس كنم و بعد رها ميكنم من مدت زيادي آنراحمل نمي كنم ، چرا كه هيچ اعتباري ندارد .

ياد آوري امروز

قدم چهارم ،شانس بدست آوردن برخي تعادلات رابه من نشان داد . قدم چهارم به من كمك كرد تا تشخيص دهم آنچه در مورد خودم با خودم مي گفتم درست يا نادرست است . امروز در مورد خويش فريضه اي (گماني)را مد نظر قرار داده و آنرا در مسيري صحيح هدايت ميكنم ، شايد متوجه شوم اين فرض بيش از آنكه ناشي از واقعيت باشد از عادت نشات گرفته است "بگذار درك كنم ، ترديد و بدبيني نسبت به خويش نقايصي شخصيتي هستند كه مانع رشد من ميشوند .
9آذر
يك‌ چيز بيشتر از هر چيز ديگري‌ قادر است‌ كه‌ افسردگي‌ را گاهگاهي‌ بر من‌ غلبه‌مي‌كند بر طرف‌ نمايد و آن‌ دوستي‌ و محبت‌ مي‌باشد. من‌ بايد تلاش‌ كنم‌ تا بيشترازآنكه‌ ديگران‌ مرا دوست‌ بدارند بتوانم‌ ديگران‌ را دوست‌ بدارم‌. امروز من‌ خود رازماني‌ پيدا مي‌كنم‌ كه‌ در ديگران‌ گم‌ شده‌ باشم‌ چه‌ از نظر روحاني‌ و چه‌ از نظر عاطفي‌امروز بيشتر درك‌ مي‌كنم‌ كه‌ روزاول‌ كه‌ پا به‌ جلسه‌ گروه‌ گذاشتم‌ هنگاميكه‌ اعضاءگروه‌ گفتند كه‌ من‌ مهمترين‌ فرد در آن‌ گروه‌ مي‌باشم‌ چه‌ منظوري‌ داشتند.آيا من‌ نيز امروز به‌ تازه‌ واريد اين‌ جلمه‌ را مي‌گويم‌ و به‌ آن‌ اعتقاد دارم‌؟ ايا من‌ پي‌ بدره‌ام‌ كه‌ دگر ديگران‌ را بدون‌ چشمداشت‌ دوست‌ داشته‌ باشم‌ شانس‌بيشتري‌ در دوستي‌ متقابل‌ خواهم‌ داشت‌؟آيا من‌ تشخيص‌ داده‌ام‌ كه‌ تنها توقع‌ و نياز مورد تأييد بودن‌ است‌ كه‌ موجب‌ از بين‌رفتن‌ ارزش‌ دوستي‌ من‌ مي‌گردد؟
«دوستي‌ و محبت‌ سرمايه‌ گذاري‌ نيست‌ بلكه‌ ايثار است‌»
 فقط برای امروز-نهم آذر-از کتاب اندیشه امروز_a day at a time