بینش بدون محدودیت 12 آذر
«شاید برای اولین بار چشماندازی
از زندگی جدید خود را مشاهده میکنیم.»
کتاب پایه
v
در دوران اعتیاد، بینش ما نسبت به خود بسیار محدود بود. هر روز به اموری تکراری میپرداختیم: به دست آوردن، مصرف کردن و یافتن راهها و روشهایی برای به دست آوردن بیشتر. این تنها انتظار معقولی بود که میتوانستیم در طول زندگی خود داشته باشیم. نیروی بالقوه ما محدود بود.
امروز، دیدگاههای ما تغییر کرده است. بهبودی بینش جدیدی را نسبت به خود و زندگی در اختیار ما گذاشته است. دیگر اسیر امور تکراری تاریک و بیپایان اعتیاد نیستیم. برای در پیش گرفتن رویههای جدید و امتحان عقاید و فعالیتهای جدید آزاد هستیم. با انجام این کار، میتوانیم بینش جدیدی نسبت به خود پیدا کنیم. نیروی بالقوه ما فقط با قدرت نیروی برتری که از ما مراقبت میکند، محدود شده است و این قدرت هیچ محدودیتی ندارد.
در دوران بهبودی به نظر میرسد زندگی و هر چیزی که در آن است، پذیرای ماست. تحت هدایت اصول روحانی و نیرویی که خداوندی که درک میکنیم در اختیار ما گذاشته، افقهای ما نامحدود هستند.
v
فقط برای امروز: چشمهای خود را بر روی امکاناتی که در مقابلم قرار دارد، باز میکنم. نیروی بالقوه من به اندازه خداوندی که درک میکنم، قدرتمند است.
بنام خدا
گاهی آنقدر مسایل به هم می پیچه که سخت می تونیم باور کنیم که درست میشه
باآنکه چند بار این اتفاق افتاده و فقط حرکت متعادل من سبب شد درست بشه باز هم به دلیل داشتن دیدگاه بد و منفی به زندگی و دنیای پیرامون ترس وجود ما را میگیرد
فقط برای امروز:سعی میکنم تمام خوب و بد وجودم را به نیروی برترم بسپارم و فقط خودم حرکت درست را انجام دهم و با زندگی به جنگ نپردازم ونسبت به اینکه نیرویی برتر هست که خواهان خوب زیستن و آرام زیستن من است ایمان داشته باشم تا زمانی که از سختی ها خارج می شوم عذاب نکشم
او»به تو می نگرد،آیا تو هم به «او » می نگری؟
«او » با تو سخن می گوید، آیا نوای دلنشین اش را می شنوی؟
می گوید «سوی «من» ا
دوازدهم آذر: فقط برای امروز-هر روز به سوی تو می ایم جی پی واسوانی
12 آذر
تا وقتي كه زندگي خود را با ديگران مقايسه ميكنم، از احساس بهبودي و رهايي لذتي نخواهم برد. چون بعضیها توانایی و چیزهایی دارند که من ندارم، همین مسئله برای بهم ریختن من کافی است، وقتي به مقايسهها فكر ميكنم در دام تأسف و افسوس خوردن گرفتار ميشوم. برنامه خودیاری قدمها براي افرادي مثل من كه وابستگيهاي متفاوتي دارند، طراحي شده است، که بیخودی غم و غصه نخوریم. در اين اصول به روابط بين خود و خداوند بیشتر اهمیت داده شده است، كه ميتواند مرا از مقايسهها و نااميديها برهاند. بعضي از ما از به كار بستن اين اصول سرباز ميزنيم، دليل اين كار به خاطر همان مظلومنمايي و مقايسه کردنهاست، كه ما را از ادامهی برنامه نااميد ميكند. امروز با اين كه ميدانم به كمك نياز دارم ولي ذهنيت من به خاطر داشتن ترس فعال مانع تقاضای کمک شدن ميشود، احساسی به من دست میدهد که اگر كمك بخواهم، انگار گدایی کرده و شخصیت و غرورم زیر سؤال کشیده میشود. امروز تا وقتي كه خودم را سرزنش و ملامت و مقایسه ميكنم، درهاي بهبودي را به روي خود بستهام، اینکار به راحتی من را دوباره به وابستگی و هموابستگی دچار میکند. بیماری من چند وجهی و کاملاً مجهول و ناشناخته است.
من، دشمن خودم هستم!
12 آذر
زندگي كردن با الكليسم باعث شده بود تا فكر كنم هيچ روزنه اميدي وجود ندارد و بنظر ميرسد كه همه اميدهايم نابود شده اند يادگيريها بسياري دردناك بودند با گذشت زمان همانطور كه اميدم را از دست ميدادم ، احساس نا اميدي و درماندگي عميقي ميكردم . اما در حقيقت در مقابل احساساتم ايستاده و از كنترل كردن و اميد به چيزهاي محال صرفنظر كردم . در خلال قدمهاي 12 گانه ، معنويتي را كشف كردم كه بمن اجازه داد تا باور كنم دليلي براي اميدواري وجود دارد . به كمك نيروي برترم و بدون در نظر گرفتن مقتضيات و شرايط پيرامون در هر لحظه از زندگيم احساس سرزندگي ميكردم و از اين احساس لذت مي بردم درسهاي دردناك يك شبه آموخته نمي شوند ، اما الانان به من كمك كرد تا امنيت و اميدواري را حتي در رويا داشته باشم . ياد بگيريم اين طبيعي است كه سالم و اميدوار بوده و حتي آرزو داشته باشم.
ياد آوري امروز
مراقبت كردن از خود راهي سخت است چرا كه ممكن است نا اميد شوم . پس جهت مراقبت از خويش به هنگام درد و رنج بايد تلاش كنم كه خود را به كلي از خوشي ها و لذت هايي كه زندگي به من مي بخشد ، دور نكنم امروز بهتر و كاملتر زندگي خواهم كرد . " گذر سالها ممكن است پوست را چروكيده كند (جسم ما فرسوده شود) اما رها كردن شور و اشتياق روان را مريض ميكند .
امضای sohrab
12آذر
قبل از آمدن به برنامه زندگي ما در گريز از مشكلات و دردها خلاصه ميشد. پناهبردن به دامن الكل و مواد مخدر يك راه حل موقت بود. سپس شروع به آمدن درجلسات كرديم. در جلسات با بهت و حيرت به حرفهاي ديگران گوش كرديم. درپيرامون خود با افرادي روبرو شديم كه از دامن شكست بدبختي سر برآورده و دركمال فروتني و تواضع تبديل به انسانهاي با ارزشي شدهاند. براب افرادي كه دربرنامه پيشرفتني داشتهاند تواضع به سادگي نشان دهنده آنست كه آنها واقعاً چهبودهاند و چه تلاش صميمانهاي كردهاند تا بجايي كه شايستگي آنرا دارند برسند.آيا برنامه به من نشان داده است كه من شايستگي چه چيزي را دارم؟ پروردگارا، مرا ياري كن تا در كمال فروتني جايگاه واقعي خود را در رابطه با ديگراندريابم و بدانم كه واقعاً چگونه موجودي هستم؟ ايا من بخاطر اين تواضع و فروتني كه زيربناي تمام فعاليتها و رفتار من در مقابلخداوند و دوستانم هست سپاسگزار هستم؟ آيا من درك كردهام كه فروتني و تواضع پيوندهاي دوستي من با ديگران را استحكامميبخشد؟
«تواضع موجب گستردگي افق ديد من شده است»
فقط برای امروز-دوازدهم آذر-a day at a time از کتاب اندیشه امروز
کپی از این مطلب فقط با ذکر سایت و تالار بانیان بهبودی مجاز است