انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-سی ام بهمن
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
دستاویزها30 بهمن

«لغزش هرگز یک حادثه نیست. لغزش علامتی است که نشان میدهد در برنامه خود دستاویزی داشته‌ایم.»

کتاب پایه

v

دستاویز چیزی است که برای استفاده در آینده کنار میگذاریم. در مورد ما، دستاویز انتظاری است که اگر چنین و چنان شود، مطمئناً دچار لغزش خواهیم شد. انتظار داریم تحمل چه رویدادی بسیار دردناک باشد؟ شاید فکر کنیم اگر همسر یا معشوقی ما را ترک کند، مجبور به نشئه شدن خواهیم شد. اگر شغل خود را ازدست دهیم، تصور میکنیم مطمئناً مصرف خواهیم کرد. یا شاید انتظار داریم مرگ معشوق ما غیر قابل تحمل باشد. در هر حال، دستاویزهایی که به آن پناه میبریم، به محض به وجود آمدن به ما اجازه مصرف را میدهند—کما اینکه اغلب مواقع این چنین نیز هست.

با بررسی انتظارات خود و تغییر آنها در صورت امکان، میتوانیم خود را به جای لغزش برای موفقیت آماده کنیم. اکثر ما فهرستی از مصیبتهای قابل پیشبینی را که با ترسهای ما در ارتباط مستقیم است، در درون خود به همراه داریم. با نگاه کردن به سایر معتادانی که با رنج مشابهی زندگی میکنند، میتوانیم شیوه تحمل رنج را بیاموزیم. میتوانیم تجربیات آنها را در مورد انتظارات شخصی خود به کار گیریم. به جای اینکه به خود بگوییم اگر این اتفاق افتاد، مجبور به نشئه شدن خواهیم شد، میتوانیم با آرامش مجدداً به خود اطمینان دهیم که ما نیز میتوانیم در برابر آنچه زندگی امروز برای ما به همراه میآورد، پاک بمانیم.

v

فقط برای امروز: تمام دستاویزهایی که ممکن است بهبودی من را در خطر بیندازد، بررسی میکنم و آنها را با معتاد دیگری در میان میگذارم.
30 بهمن
وقتي از يك فكر و عقيده‌ی قديمي و آزار دهنده

و الگوهای ناسالم رها مي‌شويم، در جايگاهي قرار داريم كه نامش را پيشرفت روحاني و بیداری معنوی مي‌گذاريم، جايي كه با خداوند تنها مي‌شويم و جهت رفع نواقص خود از او درخواست كمك مي‌كنيم. تا ما را ياري دهد و با اطمینان زندگي خود را به او مي‌سپاريم، این تصمیم‌گیری را پيشرفت روحانی و رشد معنوي مي‌گوييم. اين پيشرفت‌ها تا زماني است كه ما از وابستگي‌ها فاصله مي‌گيريم و تا وقتی اين فاصله را رعايت مي‌كنيم، در حال پيشرفت هستيم. آيا مي‌دانم كه پيشرفت در برنامه مثل دم و بازدم نفس كشيدن براي من حياتي است؟ آيا متوجه هستم كه بابت تغييرات و رُشد پیدا کردن و بهبودي یافتن راهی درست و نيازمند تغيير در افكار و رفتار و عقايد كهنه و به دردنخور بيمارگونه هستم؟ يك برنامه‌ی ساده و روزانه‌ی بهبودي با روش خیلی ساده و از روی تمایل و عشق ورزیدن و كار و خدمتگزاري مي‌تواند برایم خیلی مفيد باشد. در هرحال من بیماری دارم که دارو و پزشکی به ‌‌غیر خداوند و دعا و مراقبه کردن ندارد.
در مسير بهبودي خداوند مرا همراهي مي‌كند!
30 بهمن
الانان اولین مکانی بود که طی مدتی که من در آنجا بودم و افراد آنجا حتی پس از شنیدن غمهای من، پشتیبان من بودند. به خاطر این از انها سپاسگزارم،چون الانان آخرین امید من بود. فکر می کردم اگر کاری در قبال الکلیسم در خانه ام انجام نمی دادم، خودم را خواهم کشت.بعداً وقتی که اعضاء گروه از من خواستند تا قهوه درست کنم، خوشحال بودم تا کوچکترین کاری در عوض تلافی عشق آنها انجام دهم، در حجالی که هیچ تلافی و چشمداشتی نیاز نبود انها عاشق من بودند چه خدمتی می کردم یا نمی کردم، حتی هنگامی که نمی توانستم عاشق خودم باشم الانان تنها چیزی است که در زندگی ام می باشد و به آن اختصاص دارم و تنها چیزی است که همواره احساس خوبی به آن داشته ام. همانطور که کارهای خدماتی انجام می دهم، خود در حال انجام دادن اموری می بینم، بخشش کردنف دریافت کردن و رشد یافتن همانطور که یاد می گیرم پیشرفت خود را می بینم، بطوریکه درسها بخشی از من می شوند، آنها را در تمام زوایای زندگی ام بکار میبرم. امروز ترجیح می دهم که با انجام کارهای خدماتی نقش فعالی در رشد یافتنمن در النان داشته باشم. در حقیقت تلنگری به من می زند تا آن را بیاد داشته باشم. به من اجازه داده شده تا شرکت کنم! شما نیز اجازه دهید!

یادآوری امروز
گوش دادن، شنیدن، فکر کردن و خواندن در مورد یک بیداری معنوی خوب است، اما اگر من اماده خواستن این موهبت هستم، چیزی وجود دارد که می توانم در مورد آن انجام دهم: من می توانم سهیم باشم.
« آنچه ما برای انجام کاری یاد می گیریم با انجام دادن آن کار فرا می گیریم.»
انديشه امروز سي ام بهمن ماه a day at a time

گفته شده است که " اعمال ما ماهيت وجودي ما را شکل ميدهد " در اين جمله تاکيد بر آنست و در برنامه مرتبا تکرار ميشود که افکار و اعمال ما ، زندگي روحاني ما را شکل و رنگ مي دهد . گفتار و کردار محبت آميز از روي فکر ، مهرباني و بخشش در خدمت خصوصياتي است که تجلي بخش وجود پروردگار در ما هستند .
در درخواست از خداوند براي جهت دادن به حرکت من و راهنمايي زندگي من آیا من همچنين درخواست ميکنم که دوستي و محبت را بر زندگي من راهنماي اراده اش گرداند ؟
آيا من يک اقدام جدي در رابطه با اعمال بطريقي که مي خواهم انجام داده ام ؟ آیا دوست داشتن ، بخشيدن ، مهرباني و منطق راهنماي من در رفتارم مي باشند ؟
آيا من ميتوانم که لطف خداوندي را به عنوان الگويي جهت تطبيق رفتار خود در زندگي قرار دهم ؟

" ما تبديل به چيزي مي شويم که انجام ميدهيم "

کپي از اين مطلب فقط با ذکر نام سايت www.forum.banianbehboodi .ir مجاز مي باشد .
نعمت خنديدن

در اين بهبوهه راهنمایش در انجمن ، معمولا می خندد.

دوازده گام و دوازده سنت

پیش از اینکه بهبود پيدا کنم ، صدای خنده برایم خیلی زجر آور بود . من هرگز نخندیده بودم و احساس می کردم که هر کس دیگری که می خندد منظورش به من است ! آنقدر دلم برای خودم می سوخت و عصبانی بودم که ساده ترین خوشی ها بر من حرام شده بود و قلبم مالامال از اندوه بود . در این سالهای آخر حتی خوردن الکل هم دیگر باعث نمی شد که لبخندی بر لبم بیاید .
وقتی راهنمایم در انجمن به فریبهایی که خودم را داده بودم می خندید ، از او رنجیدم ، اما آموختم که خودم را سبک کنم و بر بهبودیم تمرکز کنم . طولی نکشید که یاد گرفتم که به خودم بخندم و سرانجام به کسانی که من راهنمایشان بودم خندیدم . هر روز از خداوند می خواهم به من کمک کند تا اینقدر خودم را جدی نگیرم .

بازتابهای روزانه الکلیهای گمنام
ممنون از شما مطالبتان بسیار زیبا و پر محتوا و جالب بود