انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-یازدهم بهمن
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.

اعتماد 11 بهمن

«فقط برای امروز به کسی در NA اعتماد خواهم کرد، کسی که مرا باور دارد و می‌خواهد در بهبودیم به من کمک کند.»

کتاب پایه

v

فراگیری اعتماد، مسئلهای پرمخاطره است. تجربه گذشته ما به عنوان معتادان مصرفکننده به ما آموخته است که رفقای ما قابل اعتماد نیستند. مهمتر از همه ما به خود نیز نمیتوانیم اعتماد کنیم.

اکنون که در دوران بهبودی به سر میبریم، اعتماد ضروری است. به چیزی نیاز داریم تا در دوران بهبودی به آن متوسل شویم، آن را باور کنیم و به ما در بهبودی امید بدهد. برای برخی از ما اولین چیزی که میتوانیم به آن اعتماد کنیم، صحبتهای سایر اعضاء در جلسات است؛ حقیقت را در صحبتهای آنها احساس میکنیم.

پیدا کردن فرد قابل اعتماد، درخواست کمک را آسانتر میسازد. وقتی اطمینان ما به بهبودی آنها بیشتر میشود، یاد میگیریم به خود نیز اعتماد کنیم.

v

فقط برای امروز: تصمیم میگیرم به کسی اعتماد کنم. بر اساس این اعتماد، عمل میکنم.
11 بهمن
وقتي افرادي كه ما آنها را دوست داشتيم از ما كناره گرفتند و بعضي‌ها به طور كلي قطع رابطه نمودند، خودمان را بيشتر منزوي كرديم و با غم سنگيني به سر مي‌برديم. گاهي گله از دست دوست و زمانه مي‌كرديم. كه اي روزگار ناسازگار، اي رفيق بي‌وفا. امروز مي‌دانيم كه عملكرد و انتظارات و توقعات بي‌جاي ما كه به طو

ر بچگانه‌اي از ديگران سوءاستفاده مي‌كرديم. تا جايي كه آنها تحمل ما را از دست دادند. ما از آنها انتظار سرپرستی و مراقبت و محافظت بي‌موردي داشتيم. هم‌وابستگي شديد ما از ديگران خارج از ظرفيت تحمل آنها بود. يك فرد هم‌وابسته گاهي فكر مي‌كند كه سوءاستفاده از ديگران جزء زرنگي و رندي وي مي‌باشد، كه مي‌تواند از اين ابزار به راحتي سود ببرد. در حالی‌که امروز برخلاف گذشته با اتكا به خداوند توقعي از ديگران ندارم. حتي درك متقابل از آنها را ندارم. آيا هنوز هم توقع دارم باز مثل گذشته دنيا و ديگران بدهكار من باشند؟ آیا از این همه کنترل و تغییردادن دیگران خسته نشدم. خداوندا: به من كمك كن تا از دست وابستگي‌هاي آزار دهنده رها شوم.
يك وابسته بيشتر از يك وابستگي دارد!
اندیشه امروز a day at a time

ایمان آوردن به قدرتی فراتر از خود که خداوند است برای بسیاری از ما در آغاز برنامه در حقیقت یک آغاز است . برای برخی این قدرت برتر در ابتدا ممکن است که وجدان و همبستگی گروه باشد . پذیرش این قدرت برتر نشان از فروتنی و تواضع فرد می باشد و شاید برای تازه واردین که هنوز آلوده به مواد مخدر هستند پذیرش گروه به عنوان قدرت برتر بسیار راحتتر بنظر میرسد چرا که شخص در ابتدا در حالتی از شرایط روحی و روانی نیست . پاک بودن اکثریت افراد گروه و رها بودن از اعتیاد قدرت بیشتری به این باور می بخشد .
آیا رفتار من متقاعد کننده تر از گفتار من برای تازه واردین نیست ؟
آیا من قادر به مشخص کردن و کشف قدرت برتر خود می باشم ؟
آیا من قادرم در نتیجه این تشخیص رابطه ای نزدیکتر و روشنتر با خداوند خود برقرار نمایم و اصراری در صحیح بودن تفسیرهای خود ننمایم ؟
آیا در اغاز برنامه که احساس نومیدی و تنهایی می کنم قدرت گروه قادر خواهد بود که نیازهای روحانی مرا برای مدت کوتاهی پاسخگو باشد ؟


" قدرت گروه می تواند قدرت برتر باشد "

کپی از این مطلب فقط با ذکر نام سایت www.forum.banianbehboodi.ir مجاز می باشد .
11 بهمن
من به راحتی و سهولت از ابزارهای دستی استفاده نمی کنم. اخیراً یکی از دوستان برایم خاطر نشان کرد که روغن زدن به اره قبل از بکارگیری آن، کار کردن با آن را آسانتر می کند. اعم از اینکه اهن یا چوب را ببریم. بعداً برای من مسلم شد که یاد بگیرم روغن زدن به اره کمی مانند فراگیری برنامه الانان می باشد. اگرچه کمی شک کردم، اما یادگیری یک راه جدید را در نظر گرفتم چون می دیدم که آن ثابت شده است. من می دیدم که جچطور اعضا الانان که شرایط مشابه من داشتند با شرایط دشوار روبرو شده و آرامش داشتند. بنابراین با روش آنها تلاش کردم _ من یادگرفتم تا قدمها، نشریات الانان، شعارها، جلسات و گرفتن راهنما را بکار ببرم. بکار گیری این روغن مواد اولیه زندگی مرا تغییر نمی دهد و مرا با تجهیزات جدیدی روبرو نمی کند. بلکه آنچه را که قبلاً مفید می دانستم برایم ایجاد می کند و بسیاری از ناکامی های مرا برطرف کرده و آسودگی بزرگی به من می بخشد.


یادآوری امروز
ساختن یک زندگی مفید و ثمربحخش کار آسانی نیست. الانان به من کمک می کند تا راههای مؤثرتری برای زندگی کردن را یاد بگیرم بطوریکه می توانم از مشکلات غیر ضروری اجتناب کنم. با ابزارهای مناسب، پیشرفت فقط موضوعی برای تمرین است.
شما بوسیله صحبت کردن، حرف زدن را یاد می گیرید. با مطالعه کردن، مطالعه، با دویدن دویدن، با کار کردن کار را یاد می گیرید و با عشق ورزیدن عشق به خدا و بشر را یاد می گیرید.
« به عنوان یک شاگرد شروع کنید و قدرت زیادی از عشق، شما را به استاد شدن سوق می دهد.»