انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-چهارم بهمن
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
4بهمن از جدایی به وصل

«بیماری اعتیاد ما را منزوی کرد... به خاطر کینهتوزی، رنجش، خودمحوری و خودجویی

خود را از دنیای خارج جدا کردیم.»

کتاب پایه

v

اعتیاد یک بیماری منزویکننده است، رابطه ما را با جامعه، خانواده و خود قطع میکند. ما پنهان شدیم. دروغ گفتیم. زندگی دیگران را که مطمئناً دور از دسترس ما بود، به تمسخر گرفتیم. بدتر ازهمه، به خود گفتیم هیچ مشکلی نداریم، گرچه میدانستیم به شدت بیمار هستیم. ارتباط ما با دنیا و واقعیت قطع شده بود. زندگی برای ما معنای خود را از دست داده بود و بیشتر و بیشتر از واقعیت دور میشدیم.

برنامه NA به طور ویژه برای افرادی مثل ما طراحی شده است. این برنامه به ما کمک میکند با روش درستی که باید بر اساس آن زندگی میکردیم، دوباره ارتباط برقرار کنیم و ما را از انزوا نجات میدهد. دیگر درباره وضعیت‌مان به خود دروغ نمیگوییم؛ عجز خود و غیر قابل اداره بودن زندگیمان را میپذیریم. ایمان داریم که زندگی ما میتواند بهتر شود، بهبودی ممکن است و خوشبختی دائماً دور از دسترس ما نیست. صداقت پیدا میکنیم؛ دیگر خود را پنهان نمیکنیم، «حاضر میشویم و حقیقت را میگوییم»، مهم نیست این حقیقت چه باشد. با این کار، زندگی فردی خود را با زندگی دنیای اطرافمان پیوند میدهیم.

ما معتادان نباید در انزوا زندگی کنیم. اگر قدمهای دوازدهگانه را انجام دهیم، این قدمها میتوانند ارتباط ما با زندگی و زندگی کردن را برقرار سازند.

v

فقط برای امروز: جزیی از زندگی اطراف خود هستم. برنامه خود را انجام میدهم تا ارتباطم را با دنیا تقویت کنم.
4 بهمن
مرور دوباره و به كارگيري اصول و رهنمود و راهكارهاي برنامه و به كارگيري تجربيات دوستان زندگيم را آرام‌تر، شادتر و بهتر از گذشته و رابطه‌ام با خداوند را روي قواعد و اصول محكمي بنا خواهد كرد. آيا شنيده‌اي كساني كه در برنامه بهبودي خواهند يافت كه هر روزه به صورت دائمي در جلسات شركت مي‌كنند؟ امروز اعتقاد دارم كه مرور اصول و رهنمودهاي برنامه مرا در طي مسير زندگيم باعث شده است، تا مقدار زيادي از نواقصم بهتر شوند و براي رفع بقيه‌ی نواقص نياز به تجربه و به كارگيري اصول معنوي برنامه‌ی خودیاری را دارم. آيا آنچه كه كسب كرده‌ام حاصل تمرين و كاركرد با اصول خودیاری قدمها نيست؟ امروز دستاورد اصول برنامه خودیاری توانايي کافی دارد تا از يك انسان دردمند و بيچاره فردي آرام و توانمند بسازد. خداوندا: تو را به خاطر هدايتم به سمت جلسات و رعايت اصول و بهره گیری از آن سپاسگزارم. من آنچه تاکنون نداشتم و اکنون دارم و یا بمرور کسب خواهم کرد، را هدیه‌ای از جانب خداوند و این برنامه می‌دانم. من خود را دوست دارم و بخاطر خیلی چیزها می‌بخشم.
اصول برنامه حركت به سمت خداوند است!
اندیشه امروز 4 بهمن ( a day at a time )
تا چندین ماه پس از آمدن من به برنامه ، من توجه کمی به تمرین دعا و نیایشهای جدی داشتم . احساس می کردم که دعا و نیایش برای موارد اضطراری پیش بینی شده که به من کمک کند . بعنوان مثال اگر فکر استفاده از مواد مخدر و نشئه شدن بر من چیره می شد ، دست به دعا و نیایش بر می داشتم و فکر می کردم که دعا کردن مانع از انجام اینکار خواهد شد . دعا و نیایش در آخرین مرحله از لیست اولویت کاری روزانه من بود . در روزهای نخست من به دعا و نیایش به صورت اسرارآمیز و یا حتی تظاهر و ریا نگاه می کردم . اما به مرور دریافته ام که دعا و نیایش بیش از آنکه در تصور من بگنجد می تواند مفید و سودمند واقع شود . برای من امروز تاثیر دعا و نیایش آشکار شده است . من صلح درون و قدرتی را بدست آورده ام که بسیار دورتر از محدودیتهای انسانی من است .
آیا درد قدیمی من با آرامش جایگزین شده است ؟
آیا من درک کرده ام که دعا و نیایش ستونهایی هستند که زندگانی من بر آنها استوار است ؟
دعا و نیایش موجب منظم شدن افکار من می شود . آیا من احساس می کنم که خداوند منبع انرژی لایزال می باشد ؟

" روز خود را با دعا و نیایش آغاز کن "

کپی از این مطلب فقط با ذکر نام سایت forum.banianbehboodi.ir مجاز می باشد .
الکلیهای گمنام بازتابهای روزانه
ما به یکدیگر نیاز داریم
انجمن الکلیهای گمنام به تک تک معتادان به الکل میگوید :" شما عضو انجمن هستید اگر خودتان بخواهید ........... هیچکس نمیتواند شما را بیرون کند ."
دوازده گام دوازده سنت
سالها فکر میکردم که سنت سوم ( تنها شرط عضویت در انجمن اینست که بخواهی ترک کنی ) فقط به درد تازه واردها میخورد . من ضمانت آنها بودم که هیچکس نمیتوانست بیرونشان کند . امروز من بخاطر پیشرفت معنوی ای که به واسطه این سنت حاصل شد ، شکرگزارم .
حالا دیگربقیه راجدا از خودم نمیدانم . سنت سوم نشان میدهد که من با دیگران یک وجه اشتراک دارم، وباعث میشود بدانم و به تمام انسانهای الکلی کمک کنم . درست همانطور که آنها به من کمک کرده‌اند . شارلوت ، که خدا را قبول ندارد ، درجات بالاتر اخلاق و شرافت را نشانم داد؛ کلی ، که از نژاد دیگری است ، صبر را به من آموخت ؛ وینسلو، که همجنس گراست ، با مثال مرا به سمت احساسات واقعی هدایت کرد ؛ یانگ مگان میگوید که وقتی مرا در جلسات میدیده که سی سال است هشیارم ، تصمیم گرفته برگردد . سنت سوم نشان میدهدآنچه را که به آن نیاز داریم به دست خواهیم آورد، یعنی یکدیگر را .
4 بهمن
گاهی اوقات آنچه انجام میدهم کم اهمیت تر از دلیل انجام آن کار است. برای مثال ، اگر بی پرده سخن گفتن را هنگامی که چیزی مرا نارحت کرده، انتخاب می کنم، انگیزه های من برای صحبت کردن، آنچه را که می گویم و نحوه گفتن ، مرا تحت نفوذ قرار خواهد داد. اگر من صحبت به دلیل این است که احساس می کنم این عمل درستی برای من محسوب می شود که آن را انجام دهم و به این دلیل که نیاز است خودم بیان کنم، پسمرکز توجه خودم هستم. واکنش های شنوندگان اهمیت کمتری دارد.
اما اگر من صحبت می کنم تا شخصی را تغییر داده یا تحت نفوذ خود قرار دهم ، پس عکس العمل آنها نقطه تمرکز توجهات من می باشد و آنچه که من از نتایج ارزیابی می کنم، مقیاس می شوند. ممکن است دقیقاً همان عبارات را در دو موقعیت بکار برم، اما اگر تمرکز من بر روی خودم باشد، تمایل دارم تا احساس بهتری در مورد تجربیات داشته باشم. کنایه از این است که معمولاً نتایج مطلوبتر از آن شیوه نیز به نظر می رسند.


یادآوری امروز

امروز به جای اینکه تنها نتایج را هدف قرار دهم، عملکردهایی را در نظر خواهم گرفت. چون به نظر می رسد که آنها اعمال درستی برای من می باشند.
« حتی اگر می دانستم که فردا چونه سیر خواهد شد، هنوز هم درخت سیب خود را می کاشتم.»
پیام امروز
چهارم بهمن:   مثبت ها را بزرگ، منفی ها را کوچک و به مثبت ها بها بده. هیچ وقت در میان این دو خود را گرفتار نکن.   در زمان مصرف در تلاش برای قطع مصرف نیکوتین ترازنامه ای از دفعات مصرف و احساسی که به هنگام مصرف داشتم تهیه می کردم. هر بار با این فکر که تهیه ترازنامه کار خوشایندی نیست از ادامه آن خودداری می کردم. امروز که چند سال از قطع مصرف می گذرد دریافته ام که فقط به یک دلیل از ادامه تهیه ترازنامه اجتناب می کردم و آن تمرکز بر محرومیت های قطع مصرف بود. افکارم بر کارهایی که می بایست برای قطع مصرف انجام می دادم و ناراحتی های حاصل از آن متمرکز بود. سرانجام اتفاقی که می افتاد به سود من نبود. این موضوع را زمانی کشف کردم که تصمیم به کاهش وزن گرفتم. می بایست ترازنامه ای از کارهایی که برای کاهش وزن لازم بود تهیه می کردم. ترازنامه شامل کارهایی بود که انجام آن برایم خوشایند نبود مانند: محرومیت از مزه کیک و شیرینی، بستنی، برنج، غذاهای چرب و نرم و این قبیل چیزها. مسلما محرومیت از این ها باعث ناراحتی می شد و هیچ کس مایل به چشیدن طعم تلخ ناراحتی نیست. لذا تصمیم گرفتم فهرستی از مشکلاتی که اضافه وزن برایم به وجود آورده و دستاوردهای ناشی از کاهش وزن تهیه کنم. زمانی موفق به قطع مصرف نیکوتین شدم که هر بار در زمان وسوسه شروع به شکرگزاری به خاطر چیزهایی که داشتم کردم و هر بار در زمان وسوسه با خود می اندیشیدم که خدا را شکر که دیگر برده و اسیر نیکوتین نیستم. تراز نامه ابزاریست که اکنون آن را برای رو به رویی و ریشه کنی هر عادت ناپسند به کار می برم. هدایا و نعمت های این برنامه همواره در حال ظاهر شدن در زندگیم هستند.برای امروز، لحظه ای تأمل و برای همه چیزهایی که دریافت و همه چیزهایی که می بخشم شکرگزاری می کنم.