انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-بیست ویکم اسفند
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
سبک کردن بار 21اسفند

«قضاوت درباره اشتباهات دیگران از ما افراد بهتری نخواهد ساخت. پاک کردن زندگی احساس بهتری به ما خواهد داد...»

کتاب پایه

v

گاهی اوقات به چیزی ملموس احتیاج داریم تا به ما در درک عواقب ناشی از حمل و نگهداری رنجش کمک کند. شاید ندانیم که رنجشها واقعاً چقدر مخرب هستند. فکر میکنیم: «پس چی، حق دارم عصبانی شوم» یا «یکی دو تا کینه در دل دارم، اما ضرر آن را متوجه نمیشوم.»

برای درک روشنتر از اثری که حمل رنجش بر زندگی ما میگذارد، کافیست تصور کنیم برای هر رنجش سنگی را حمل میکنیم. کینهای کوچک مانند عصبانی شدن از فردی که بد رانندگی میکند، شاید به منزله سنگریزهای باشد. تنفر داشتن نسبت به گروهی از افراد شاید به منزله سنگی بزرگ باشد. اگر واقعاً قرار باشد برای هر رنجش سنگی را به دوش بکشیم، مطمئناً از تحمل وزن آن خسته میشویم. در حقیقت، هر چه بار ما سنگینتر باشد، تلاشهای ما برای تخلیه این بار جدیتر خواهد بود.

بار سنگین رنجشهای ما از رشد روحانی ما جلوگیری میکند. اگر واقعاً خواهان آزادی هستیم، تلاش میکنیم تا حد امکان از تحمل بار اضافی رهایی یابیم. وقتی سبک میشویم، متوجه افزایش توانایی خود در بخشش انسانهای دیگر به خاطر اشتباهاتشان و بخشش خود به خاطر اشتباهات خود میشویم. روح خود را با افکار خوب، حرفهای نیکو و خدمت به دیگران پرورش میدهیم.

v

فقط برای امروز: برای برداشتن بار سنگین رنجشها از روح خود تلاش میکنم.
21 اسفند
ما به ناچار دست از وابستگي به مواد مخدر و الكل يا نيكوتين كشيديم، چون اگر اين كار را نمي‌كرديم به زودي به مرگ تدريجي و عذابی بزرگ مي‌مرديم. امروز مشكلي به نام مواد مخدر يا الكل يا نيكوتين و روانگردانها ندارم. مشكل من عادت و وابستگی و هم‌وابستگي‌هاي ديگري است، كه به راحتي مرا اسير كرده است. مثلاً هم‌وابستگي عاطفي، وابستگي اجتماعي، وابستگي مادي و ... آيا امروز از خداوند براي رهايي از ساير عادتها و وابستگی و هم‌وابستگي‌ها تقاضاي كمك كرده‌ام؟ آيا مي‌دانم كه تنبلي يكي ديگر از وابستگي‌هاي مشكل‌ساز من بوده است، كه مي‌تواند زندگي مرا آشفته‌تر كند؟ آیا وابستگی و اعتیاد جنسی من به من اجازه می‌دهد که به خودم و برنامه‌ام برسم؟ امروز براي رها شدن از تمامی بارهای سنگين عادت و وابستگی و هم‌وابستگي‌ها كه مانع رُشد و تغييرات در من در جهت بهبودي مي‌باشند، از خداوند طلب ياري مي‌كنم. خداوندا: به من در جهت وفاداری به عهد و خیانت نکردن و برطرف کردن غرور و جاه‌طلبي‌ام کمک کن، تا آنها را تسليم خداوند ‌كنم!
به خاطر سلامتي‌ام از خداوند سپاسگزارم!
21 اسفند شهامت عوض شدن الانان
بیشتر اوقات . ما. تنها بعلت وضعیت خانوادگی خاصی . به یاد گیری کار برد اصول الانان . توجه می کنیم با وجود اینکه برای نگهداری و حفظ برنامه الانان راههای بسیار ساده ای وجود دارد که. هر کجا میرویم برنامه الانان با ما باشد . با یادداشتی. زمینه دسترسی به دانش برنامه را داشتیم . .........نشریات الانان را در جعبه غذا . جیب . (لباس)یا کیف دستی خود حمل می کنیم قبل از بوجود آمدن یک موقعیت دشوار مهار نشدنی . میتوانیم برای چند دقیقه . خود را از (موقعیت)خارج کنیم و برای دقایقی با خود تنها باشیم . خواه در فروشگاه . اداره. یا بیمارستان حضور داشته باشیم همیشه مکان مناسبی برای استراحت خواهد بود تا حواسمان را جمع کنیم (تمرکز پیدا کنیم )شماره تلفن برخی از اعضائ الانان و مکالمه تلفنی می تواند .تغییر بسیار زیادی در روحیات ما ایجاد کند .بسیاری از ما همیشه .لیستی از جلسات الانان را همراه خود داریم . دعا در هر زمان و هر مکان .در دسترس ماست .آن (دعا)به چشم ظاهر قابل روءیت نیست .اما بذر تغییری را پرورش می دهد که می تواند بحرانهای غیر قابل کنترل و شدیدی را مد نظر داشته باشد .


یاد آوری امروز

آگاهی داشتن از برنامه الانان مفید است .اما بهتر این است که این ابزار را بکار گیریم .امروز به خاطر میسپارم که برنامه الانان در هر لحظه از شبانه روز در دسترس من می باشد ......با اجرا کردن برنامه الانان .کیفیت زندگی ما . نه تنها در مواقع بحرانی بلکه هر لحظه از روز در زندگی . بهبود می یابد دعا در بحرانی ترین شرایط . به تغییر وضعیت و روحیات ما کمک می کند ........
اندیشه امروز بیست و یکم اسفند ماه
a day at a time

با در نظر گرفتن تجربیات خود و سایرین در برنامه درک می کنیم که آگاهی روحانی در حقیقت یک هدیه است . هدیه ای که در ذات خود مرحله ای جدید از آگاهی و زیستن است . به این مفهوم که من اکنون در مسیری هستم که به منزلگاهی منتهی می شود ، به این معنا می باشد ، که زندگی واقعی ارزش آنرا دارد که آنرا پذیرفت و نیازی به تحمل و مدارا با آن نیست . به معنای آنست که من دگرگون شده ام و شخصيت من تغيير کرده است و من به یک منبع قدرت یافته ام که برای مدتهای طولانی خود را از آن محروم کرده بودم .
آیا من باور کرده ام که فارغ التحصیل شدن از برنامه بازپروری معنی ندارد ؟
من برای رسیدن به آن مرحله از شعور و آگاهی که قسمتی از زندگی من گردد دعا می کنم و از خداوند می خواهم که مرا در ادامه این راه یاری نماید .
من وجود و حضور خداوند را حس کرده و به آن ایمان آورده ام . برای افراد معتاد عبارت تولد دوباره دارای ارزش بخصوصی می باشد . آیا من بخاطر هدایت شدن به برنامه شدن به برنامه و تولد دوباره خود سپاسگزار هستم ؟

" دگرگونی و تحول از طریق خداوند "

کپی از این مطلب فقط با ذکر نام سايت www.forum.banianbehboodi.ir مجاز می باشد .