انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فعل های ماضی
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
از تو که حرف می زنم، همه ی فعل هایم ماضی اند

حتی ماضی بعید،ماضی خیلی خیلی بعید

کمی نزدیک تر بنشین

دلم برای یک

حال ساده تنگ شده است
حوا!
بیا سیب را سر جایش بگذاریم
جبرییل را بکشیم
عزراییل را شکنجه دهیم
بهشت را ویرانه کنیم
شاید به زمین رانده نشویم و
میان جهنم رها شویم
این روزها
تاوان گناه سیب بسیار سنگین است
و من
بیشتر از همیشه خسته
بیا سیب را سر جایش بگذاریم
ا من حرف بزن....!!
من از نگاهت،تمام ناگفته هایت را میفهمم!
از اشک هایت ، تمام نت های غمگین دلت را میخوانم ..!!
گاهی سرت را روی شانه هایم بگذار ...!!
و آرام کنار گوشم زمزمه کن :
منم مثل تو خسته ام از وارونه های این روزگار ...!!
از تمام روزهای ابری این سرزمین......!!
آن وقت بی بهانه شانه هایم مال تو.......!
صدای نمناک و بارانیت مال من........!!!
من و باران ، من و دریا ، من و تو

من و شب‌بو ، من و فردا ، من و تو

دوباره عاشقی را می‌سراییم

من و مجنون ، من و لیلا ، من و توSmileSmile
نمي دانم چه حسي هست اين عاشقي؟

وقتي مي نشينم ، وقتي راه مي روم ، وقتي مي خوابم دوستت دارم

وقتي صدايي مي ايد دوستت دارم ، وقتي سکوت است دوستت دارم

چه مي کني با من که چنين راحت هميشگي شده اي ؟

—————————————-

هيچ چيز سخت تر از انتظار نيست ، آن هم انتظار لحظه اي که يک آشنا صدايت کند و به
تو بفهماند که دوستت دارد اما هر چقدر که انتظار هم سخت باشد به آن لحظه زيبا مي
ارزد ، پس انتظار مي کشم تا آن لحظه زيبا نصيبم شود .

—————————————-

توي زندگي بعضي چيز ها بزرگ ، بعضي چيز ها کوچک ، بعضي چيز ها ساده و بعضي چيز ها
مهم هستند:

بزرگ مثل عشق

کوچک مثل غم

ساده مثل من

مهم مثل تو …
«پاکشیدن مشکل است از خاک دامن‌گیر عشق// هرکه را چون سرو این‌جا پای در گل ماند، ماند»
صائب تبریزی
می دونى 721 یعنى چه؟ یعنی بین 7 آسمان و 2 دنیا، 1 را دوست دارم، اونم تویى.
نمایشگاه زده ام
بیا و تماشا کن
تمام روزهای نبودنت را آه کشیده ام
و با حسرت قاب گرفته ام . . .