انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: جملات حکيمانه
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود
رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی
جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود
جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست
و آتش چهره بدین کار برافروخته بود
گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود
کفر زلفش ره دین می‌زد و آن سنگین دل
در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود
دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت
الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود


ز دلم آمده در پیچ و تاب
انقلب ینقلب انقلاب
همچو گیاه لب آب روان
اضطرب یضطرب اضطراب
آتش عشق است که در اصل و فرع
التهب یلتهب التهاب
نور خداییست که در شرق و غرب
انشعب ینشعب انشعاب
آب حیاتست که در جزء و کل
انسحب ینسحب انسحاب
شک که دل موهبت عشق را
اتهب یتهب اتهاب
از سر شوق است که اشک بصر
انحلب ینحلب انحلاب
صنع نگارم بنگر بى حجاب
رحتجب یحتجب احتجاب
سر قدر از دل بى قدر دون
اغترب یغترب اغتراب
آمُلیا موعد پیک اجل
اقترب یقترب اقتراب
با تمام وجود گناه کردیم نه نعمت هایش را از ما گرفت و نه گناهانمان را فاش کرد بیندیش اگر اطاعتش بکنیم چه می شود .
در تمام رنجهایی که می بریم .صبر اوج احترام به حکمت خداوند است .

خدا را دوست بدارید حداقلش این است که کسی را دوست دارید که روزی به او برسید .

در بدترین روزها امیداور باش ،زیرا زیباترین بارانها از سیاه ترین ابرهاست .

پیش ما سوختگان مسجد و بتخانه یکیست
حرم و دیر یکی ، سبحه و پیمانه یکست
 اینهمه جنگ و جدل حاصل کوته نظریست
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست  
هرکسی قصه شوقش به زبانی گوید
چونکه او می نگرم حاصل افسانه یکیست  
این همه قصه ز غوغای گرفتارانست
ورنه از روز ازل دام یکی دانه یکیست
 ره هرکس به فسونی زده آن شوخ
ار نه گریه ی نیمه شب و خنده مستانه یکیست
 گر زمن پرسی از آن لطف که من می دانم
آشنا بر در این خانه و بیگانه یکیست
 هیچ غم نیست که نسبت بجنونم دادند
بهر این یک دو نفس عاقل و دیوانه یکیست
 عشق آتش بود و خانه خرابی دارد .
پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکیست
 گر بسر حد جنونت ببرد عشق عماد
بی وفایی و وفاداری جانانه یکیست