انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-هجدهم شهریور
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
پاهای گلی 18 شهریور

«یکی از بزرگترین موانع بر سر راه بهبودی، داشتن انتظارات غیرواقعبینانه از دیگران است.»

کتاب پایه

v

بسیاری از ما وقتی به معتادان گمنام میآییم احساس نسبتاً بدی درباره خود داریم. در مقایسه، معتادان در حال بهبودی که در جلسات با آنها دیدار میکنیم، ممکن است تقریباً از متانت و بزرگواری مافوق بشری برخوردار باشند. این افراد باخرد و دوستداشتنی ماهها یا حتی سالهای بسیاری بر اساس اصول روحانی زندگی کردهاند و بدون انتظار هیچ چشمداشتی به دیگران خدمت کردهاند. به آنها اعتماد میکنیم و تا وقتی بتوانیم خود را دوست داشته باشیم به آنها اجازه میدهیم ما را دوست داشته باشند. از آنها انتظار داریم همه چیز را دوباره به حالت طبیعی خود باز گردانند.

سپس درخشش اوایل دوران بهبودی به تدریج محو میشود و ما شروع به درک جنبه انسانی دوستان NA و راهنمای خود میکنیم. شاید یکی از اعضای جلسه همیشگی با ما قرار ملاقاتی برای صرف قهوه بگذارد و در سر قرار حاضر نشود یا دو نفر از اعضای باتجربه را ببینیم که مشغول بگو و مگو هستند یا متوجه شویم که راهنما دارای یکی دو نقص شخصیتی است. ناامید و دلسرد میشویم—این معتادان در حال بهبودی هر چه باشند کامل نیستند! چگونه میتوانیم به آنها بیشتر از این اعتماد کنیم؟

حقیقت درست جایی بین "قهرمانهای بهبودی" و "افراد بد و وظیفهنشناس NA" نهفته است: معتادان انجمن ما نه کاملاً بد و نه کاملاً خوب هستند. از این گذشته، اگر آنها کامل بودند، به این برنامه نیازی نداشتند. دوستان و راهنمای ما درست مثل ما معتادان در حال بهبودی عادی هستند. میتوانیم با تجربه معمولی بهبودی آنها ارتباط برقرار کنیم و از آن در برنامه خود استفاده کنیم.

v

فقط برای امروز: دوستان و راهنمای من درست مثل من انسان هستند و به همین خاطر بیشتر به تجربه آنها اعتماد میکنم.
روزی نیست که خدا با ما سخن نگوید.
افسوس که ندای خاموش وکوچک«او»را ناشنوا هستیم.

فقط برای امروز-هر روز به سوی تو می ایم جی پی واسوانی

 
18 شهريور coda
امروز فكر مي‌كنم كه اگر تمام لحظات روزهاي دردناك گذشته را به خاطرم بسپارم و به آن‌ها ارزش بگذارم مي‌توانم از احساسات منفي آن‌ها رها شوم. البته می‌دانم که بابت این رنجش‌ها به اندازه‌ی کافی درد و عذاب کشیدهم. مدیریت انكار و غرور کاذب، يك ابزار مشترک دردآور بوده كه در گذشته از آن استفاده‌ی زیادی مي‌كردم، ولي برای فراموشی کامل حاصلي نداشت. اگر جز اين بود، تا به حال همه چيز را فراموش مي‌كردم. امروز اصول برنامه معتقد است كه دست از انكار و غرور بردارم و خودم و سرنوشتم در گذشته را بپذيرم. دستاورد اين كار اين است كه بينش مرا در مورد جهان پيرامونم و شناخت خود و کودک درونم افزايش مي‌دهد. چنانچه پس از پذيرش واقعيت و خود واقعی، احساس لذت بخشی خواهيم داشت. آيا هنوز هم از گذشته‌ي خود يك تراژدي ساخته و خود را قرباني شرايط مي‌دانم؟ امروز با فاصله گرفتن از فلسفه‌ی بيمارگونه‌ جلب ترحم خود و دیگران راجع به گذشته‌ام، مانند: اصلاً مهم نيست، اهميت ندارد، شده كه شده، رها شوم و قادر به كنار آمدن با خود و شرایط و رفع مشكلات شده‌ام. امروز گشودن دريچه‌هاي افكارم حالت لذت بخشي برايم دارد.
خودت و گذشته‌ات را گرامي بدار!


 
18شهریور a day at a time  از کتاب اندیشه امروز
در رويارويي‌ با اشتباهات‌ گذشته‌ و صدماتي‌ كه‌ در نتيجه‌ رفتار ما به‌ ديگران‌ واردآمده‌ است‌ غرور و ترس‌ دو عامل‌ بازدارنده‌ در انجام‌ اين‌ مهم‌ مي‌باشد.بسيارند افرادي‌ كه‌ تحت‌ تأثير غرور و ترس‌ از انجام‌ اين‌ رهنمود سرباززده‌ و باكولباري‌ از گناه‌ سعي‌ در پيمودن‌ راه‌ دشوار بهبودي‌ مي‌نمايند. در طول‌ برنامه‌ مامي‌آموزيم‌، پذيرش‌ مسووليت‌ رفتار گذشته‌ گرچه‌ ممكن‌ است‌ در كوتاه‌ مدت‌ باعث‌جريحه‌ دار شدن‌ غرور و يا ايجاد ترس‌ نمايد ولي‌ دراز مدت‌ رهايي‌ كامل‌ ما را ازگذشته‌ و احساسات‌ ناخوشايند آن‌ امكان‌پذير مي‌سازد.آيا من‌ درك‌ كرده‌ام‌ كه‌ رهايي‌ از احساسات‌ ناخوشايند گذشته‌ نياز مبرم‌ برنامه‌بهبودي‌ من‌ در امروز مي‌باشد؟خداوندا، مرا ياري‌ كن‌ تا صادقانه‌ باگذشته‌ خود روبرو شوم‌ و از مسائلي‌ كه‌ به‌ نوعي‌موجب‌ آزار من‌ مي‌گردد رها شوم‌.آيا من‌ مجازم‌ كه‌ براي‌ رهايي‌ از احساسات‌ منفي‌ باعث‌ رنجش‌ ديگران‌ و آزا آنهاگردم‌؟آيا من‌ درك‌ كرده‌ام‌ كه‌ غرور و ترس‌ نبايد موجب‌ شود كه‌ خود خواهانه‌ با مسائل‌برخورد كنم‌؟ آيا قصد من‌ صرفاً خوشنود كردن‌ خود و ديگران‌ است‌؟
«گذشته‌ چراغ‌ راه‌ آينده‌»