انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: دکتر علی شریتی
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3

علي شريعتي
من رقص دختران هندي را بيشتر از نماز پدر و مادرم
دوست دارم. چون آنها از روي عشق و علاقه
مي رقصند ولي پدر و مادرم
از روي عادت نماز مي خوانند.

اگر مثل گاو گنده باشی، میدوشنت، اگر مثل
خر قوی باشی، بارت می كنند، اگر مثل اسب
دونده باشی، سوارت می شوند...
فقط از فهمیدن تو می ترسند.

فخرم این که در برابر هر مقتدرتر از خودم متکبرترین
بودم و در برابر هر ضعیفتر از خودم متواضعترین.


در شگفتم كه سلام آغاز دیدار است
ولی در نماز پایان است، شاید این بدین معناست
كه پایان نماز، آغاز دیدار است.

اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم
میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر می شوم
این زندگی من است

بمان کاری بکنی کاری نکن بمانی...



خواهی نشوی همرنگ رسوای جماعت شو.



در زندگی طوری باش که آن که خدا را نمی شناسند
تو را که می شناسند خدا را بشناسند!


چقدر دوست دارم این سخن مسیح را
« از راه هایی مروید که روندگان آن بسیارند
از راه هایی بروید که روندگان آن کم اند»

چاپلوسی یونجه لطیفی است برای
درازگوشان دمبه دار خوشحال.


آنهایی که خود بسیارند نیازی به هم وطن ندارند
آدمهای اندکند که به ازدحام محتاجند...


نه در حالتی بمان نه در جایی بمان همواره روحی
مهاجر باش به سوی انجا که می توانی انسان باشی
به سوی انجا که از انچه هستند و هستی
فاصله بگیری این رسالت دائمی توست.

به من بگو نگو ، نمی گویم؛ اما نگو نفهم
که من نمی توانم نفهمم
من می فهمم!

براهیم‌وار زندگی کن و در عصر خویش
معمار کعبة ایمان خویش باش.


همانا خداوند فرشته را عقل داد بدون شهوت و حيوان
را شهوت داد بدون عقل, پس هر انساني كه پيرو
عقلش باشد از فرشته برتر است و هر انسان که
شهوتش بر عقلش حكم كند از حيوان پست تر است.

در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند
و در آشکارا از آنانی که دوستمان دارند غافلیم
شاید این است دلیل تنهایی ما!

بگذار سرنوشت هر راهی را که می خواهد برود
ما راهمان جداست، این ابر ها تا می توانند ببارند
ما چترمان خداست ...

من از ابر خوشم نمي آيد... از باران خوشم مي آيد
ز جستن هاي شتابان فواره خوشم نمي آيد
ز آن هنگام كه قامتش را براي بازگشتن خم ميكند
خوشم مي آيد.....

رنج بزرگ يك انسان اين است كه عظمت او و شخصيت
او در قالب فكرهاي كوتاه در برابر نگاه هاي پست و پليد
و احساس او در روحهاي بسيار آلوده
واندك و تنگ قرار گيرد.

شیطانیکه از ابعاد خود ماست
چنان که روح خدا یکی از ابعاد دیگر خود ماست.


ایمان هرچه پنهان تر است پاک تراست
و عشق هرچه در”کتمان”مخفی تر است
زلال تر...
افسون زندگی


در بیکرانه زندگی دو چیز است که افسونم می کند :


آبی آسمان که می بینم و میدانم که نیست

و

خدایی که نمی بینم و میدانم که هست.


با لاله که گفت....
ااز دیده به جای اشک خون می آید

دل خون شده ، از دیده برون می آید

دل خون شد از این غصّه که از قصّه عشق

می دید که آهنگ جنون می آید

می رفت و دو چشم انتظارم بر راه

کان عمر که رفته ، باز چون می آید؟

با لاله که گفت حال ما را که چنین

دل سوخته و غرقه به خون می آید

کوتاه کن این قصه ی جان سوز ای شمع

کز صحبت تو ، بوی جنون می آید



وقتی.....

وقتی که دیگر نبود

من به بودنش نیازمند شدم.

وقتی که دیگر رفت

من به انتظار آمدنش نشستم.

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم.

وقتی او تمام کرد

من شروع کردم.

وقتی او تمام شد

من آغاز شدم.

و چه سخت است.

تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است،

مثل تنها مردن !
زندگی چیست ؟ اگر خنده است چرا گریه میكنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میكنیم ؟ اگر مر گ است چرا زندگی می كنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگه عشق است چرا به آن نمی رسیم ؟ اگه عشق نیست چرا عاشقیم
دکتر شریعتی
ﺧﺪﺍﯾﺎ !
ﺏﻩ ﻣﻦ ﺗﻮﻓﯿﻖ
ﺗﻼﺵ ﺩﺭ ﺷﮑﺴﺖ
ﺻﺒﺮ ﺩﺭ ﻧﻮﻣﯿﺪﯼ
ﺭﻓﺘﻦ ﺑﯽ ﻫﻤﺮﺍﻩ
ﮐﺎﺭ ﺑﯽ ﭘﺎﺩﺍﺵ
ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﺩﺭﺳﮑﻮﺕ
ﺩﯾﻦ ﺑﯽ ﺩﻧﯿﺎ
ﻋﻈﻤﺖ ﺑﯽ ﻧﺎﻡ
ﺧﺪﻣﺖ ﺑﯽ ﻧﺎﻥ
ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯽ ﺭﯾﺎ
ﺧﻮﺑﯽ ﺑﯽ ﻧﻤﻮﺩ
ﻋﺸﻖ ﺑﯽ ﻫﻮﺱ
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺒﻮﻩ ﺟﻤﻌﯿﺖ
ﻭﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ
ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﺪ،
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻦ
وقتي نيستي چنان به تو فکر مي کنم
که مغزم به نبودنت پي نمي برد
دكتر علي شريعتي
آدمی زاد هر چه انسان تر میشود
چشم به راه تر میشود
این حقیقت زیبایی است که همواره می درخشد
دکتر علی شریعتی

برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در ابتدای کمال !بنگر چگونه می افتی ؟!زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن حرکتی است عمودی به سوی او...انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت. بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته!(دکتر شریعتی)
[تصویر:  427783_205048676294192_88653494_n5.jpg]
در بیکرانه زندگی دو چیز افسونم کرد ، آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست و خدایی که نمی بینم و میدانم که هست.. ( دکتر علی شریعتی )
گاهی گمان نمیکنی ولی میشود ، گاهی نمی شود که نمی شود! گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست! گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود! گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست! گاهی تمام شهر گدای تو می شود!!! < شریعتی >
صفحه‌ها: 1 2 3