انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-پانزدهم مرداد
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
شادی درون 15 مرداد

«از آغاز بهبودی خود، دریافتهایم که شادی نه از چیزهای مادی، بلکه از درون خود ما نشأت میگیرد.»

کتاب پایه

v

برخی از ما در حالی که در اثر بیماری خود تضعیف شده بودیم، به معتادان گمنام آمدیم. هر چیزی که داشتیم به خاطر اعتیاد از دست رفته بود. وقتی پاک شدیم، همه انرژی خود را صرف بازیابی داراییهای مادی خود کردیم، در حالی که از زندگی خود حتی بیشتر از گذشته احساس نارضایتی داشتیم.

سایر اعضاء سعی کردهاند از طریق چیزهای مادی به درد عاطفی خود تسکین دهند. کسی قرار ملاقات ما را رد کرده است؟ پس چیزی بخرم. سگ من مرده است؟ پس به پاساژ بروم. مسئله این است که رضایت عاطفی را حتی با پرداخت اقساطی آسان هم نمیتوان خرید.

چیزهای مادی اساساً هیچ عیبی ندارند. آنها میتوانند زندگی ما را راحتتر یا مجللتر کنند، اما چاره درد ما نیستند. پس شادی واقعی را کجا میتوان یافت؟ واضح است؛ جواب در خود ماست.

چه وقتی به شادی دست یافتهایم؟ وقتی بدون چشمداشت خدمت خود را به دیگران عرضه کنیم. صمیمیت واقعی را در مصاحبت با دیگران یافتهایم—نه تنها در NA بلکه در خانواده، روابط و جوامع خود. مطمئنترین منبع رضایت را در ارتباط آگاهانه با خداوند خود یافتهایم. آرامش درونی، احساس مطمئن هدفمندی و امنیت عاطفی از چیزهای مادی نشأت نمیگیرد، بلکه از درون ما حاصل میشود.

v

فقط برای امروز: شادی واقعی را نمیتوان خرید. شادی خود را در خدمت، دوستی و نیروی برتر خود جستجو میکنم—درون خود را جستجو میکنم.
انسان دارای دو پاست.
در هر گامی که با پای راست بر می دارد،بادا که به قلب خداوند نزدیک تر می شود وبخواند؛«خدایم!نزدیکتر به«تو»»
وبا هر گامی که با پای چپ بر می دارد راه خدمت را بپیماید.
15 مرداد
از خصوصيات افرادي كه در گروه‌های خودیاری موفق به رهايي از هوای‌نفس خودشان نيستند، اين است. كه در جلسات حضور نمي‌يابند و اگر شرکت می‌کنند به عنوان کلوپ استفاده می‌کنند و اصول برنامه را جدي نمي‌گيرند. افرادی مغرور هستند و از كسي كمك نمي‌خواهند به همين دليل از بيداري معنوي و روحانی برخوردار نمي‌شوند. با همه چيز سر جنگ دارند. ديگران را كنترل مي‌كنند و در کارشان دخالت دارند. بيماري خود را نمي‌پذيرند. با خودشان صداقت ندارند. همچنان اعمال سابق و نواقص شخصي خود را انجام مي‌دهند و شهامت رو‌به ‌رو شدن با واقعيت و حقيقت درونی خود را ندارند. آيا فقط برای امروز در جلسات شرکت کرده و به مشاركت همدردانم گوش مي‌سپارم؟ آيا از تجربه‌ی گهربار و دردناك دوستان همدردم استفاده مي‌كنم؟ آيا خودم در جلسه، مشاركت مي‌كنم و تجربیات خود را صادقانه در اختیار سایرین می‌گذارم؟ خداوندا: مرا ياري كن تا نقاط ضعفم را در میان گفتار و رفتار خود و دیگر همدردانم بيابم و از خود واقعیم که همیشه از او فراری بودم را بپذیرم و برای رفع نواقص خودم تلاش نمایم. آیا با دعای آرامش حضورم را در کنار دوستان تأیید می‌کنم؟
بهبودي با حضور در جلسات امكان‌پذير است!
مراقبه 15/5/:



روز:

سفر به سوي خويشتن نيازمند صبر و شكيبايي فراوان است اما ما بسيار ناشكيبا شده ايم. به ويژه در قرن اخير، انسان راه بدون شتاب زندگي كردن را گم كرده است. او هميشه در شتاب است. همه چيز را فوري مي خواهد. خيال مي كند كه همه چيز چون يك قهوه فوري است. اما چيزهايي وجود دارند كه نيازمند صبر و شكيبايي فراوان هستند نه به اين سبب كه نمي توانند فورا پديد آيند. تناقض اينجاست كه اگر تو به اندازه كافي شكيبا باشي آنها فورا پديد مي آيند، فورا. اما اگر تو در شتاب باشي، پديد آمدن آنها زماني نامحدود طول مي كشد. يا شايد اصلا پديد نيايند و انسان ناشكيبا هرگز به آنها دست نيابد. ولي انسان شكيبا مي تواند فورا به دستشان آورد. پس بايد از همان آغاز سفر آگاه باشي كه همه چيز به تو بستگي دارد. اگر تو در شتاب باشي، سفر بسي طولاني خواهد شد. اگر شكيبا باشي، سفر بسيار كوتاه خواهد بود. اگر تو كاملا صبور باشي، اگر بتواني بگويي « من حاضرم تا ابد منتظر بمانم » اصلا نيازي به سفر نخواهد بود. با نشستن در سكوت و انجام ندادن هيچ كاري  بهار از راه خواهد رسيد و سبزه ها خود به خود سر بر خواهند آورد.



شب:

بايد به زندگي نه چون يك نثر، بلكه بسان يك شعر نگريست. نگاه دين اينگونه است. نگاه عارف اينگونه است. عارف به زندگي نه با كنجكاوي موجود در چشمانش، بلكه با حيرت و شگفتي مي نگرد. او به هستي فكر نمي كند، هستي را احساس مي كند. قلبش را به روي هستي مي گشايد. بيشتر از آنكه از سرش استفاده كند درها و پنجره هاي قلبش را مي گشايد تا خورشيد، باد و باران در او وارد شوند. عارف يك شاعر به تمام معناست. شايد او شعر نگويد، ولي او در شعر زندگي مي كند. او خود شعر است. سرت را كاملا فراموش كن! بي سر و بي قلب شو! در زندگي مشكلي جود ندارد. تمام مشكلات ساخته ذهن هستند. زندگي رازي است براي زندگي كردن، نه مشكلي براي حل كردن. با اين راز زندگي كن و از آن لذت ببر. با آن آواز بخوان. با آن برقص. با آن بازي كن! سعي نكن فيلسوف شوي. شاهد باش تا تمام لذتها از آن تو شود و قادر شوي گنج نهايي را بيابي، پادشاهي خدا را به دست آوري. پادشاهي خدا فقط در دست شاهدان است.



139

اضطراب



ميان خود و شخصيت تان فاصله ايجاد كنيد. همه مشكلات به شخصيت تان مربوط مي شوند، نه به شما. شما به تنهايي مشكلي نداريد. هيچكس مشكلي ندارد. همه مشكلات، به شخصيت متعلق اند. هرگاه مضطرب مي شويد، ‌به ياد داشته باشيد كه اين حس به شخصيت شما تعلق دارد. احساس تنش مي كنيد، تنش به شخصيت شما متعلق است، نه به خود شما. شما ناظر هستيد؛ يك شاهد. فاصله ايجاد كنيد. هيچ كار ديگري لازم نيست انجام دهيد. وقتي فاصله هست، ‌ناگهان مي بينيد كه اضطراب ناپديد مي شود. وقتي فاصله از ميان برود و دوباره بسته شويد، ‌اضطراب به ميان مي آيد. اضطراب، ‌يعني يكي دانستن خود با مشكلات شخصيت. آسودن، ‌يعني درگير نشدن و يكي ندانستن خود با مشكلات شخصيت. بنابراين،‌ به مدت يك ماه فقط مشاهده كنيد. علي رغم هرچه روي مي دهد، دور بمانيد. براي مثال،‌اگر سر درد داريد،‌ سعي كنيد دور بمانيد و مشاهده كنيد. شما بر فراز تپه ايستاده ايد و از دور تماشا مي كنيد. سر درد كيلومترها دورتر اتفاق مي افتد. فقط فاصله ايجاد كنيد. فضايي ميان خود و سردرد ايجاد كنيد و آن فضا را بزرگ و بزرگ تر كنيد. زماني مي رسد كه مي بينيد سردرد، در آن فضا ناپديد مي شود.



6 آگوست



Be happy and you will be non jealous. Be happy and you will be no ambitious; be happy and the ego will disappear. The ego can exist only in deep unhappiness and misery. It is a dweller in hell; it abides only in hell.



شاد باش تا دیگر حسود نباشی. شاد باش تا دیگر جاه طلب نباشی، شاد باش تا نفس ناپدید گردد. نفس فقط در اعماق ناشادمانی و بدبختی می تواند ادامه حیات دهد. نفس ساکن در جهنم است؛ نفس فقط در جهنم تاب می آورد.

The roses bloom so beautifully because they are not trying to become lotuses. And the lotuses bloom so beautifully because they have not heard the legends about other flowers. Everything in nature goes so beautifully in accord, because nobody is trying to compete with anybody, nobody is trying to become anybody else. Everything is the way it is. Just see the point! Just be yourself and remember you can not be anything else, whatsoever you do. All effort is futile. You have to be just yourself.



گل سرخ،‌ زيبا مي شكفد چون تلاش نمي كند نيلوفر باشد. و نيلوفرها اينگونه زيبا مي شكفند چون چيزي از افسانه شكفتن گلهاي ديگر نمي دانند. همه چيز در طبيعت زيبا است چون تمام پديده ها آزاد از رقابت اند،‌ هيچ يك نمي خواهد ديگري باشد. همه به راه خود مي روند. نكته همين جاست! ‌خود باش و از ياد مبر. هر كار كني نمي تواني غير از خود باشي. تمام دست و پا زدنها عبث است و تنها و تنها مجبوري خود باشي.