انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-بیست وپنجم تیر
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
25 تیر احترام به نفس

«از درون عمیقاً احساس بیکفایتی و حقارت داشتیم.»

کتاب پایه

v

بسیاری از ما جایی در امتداد مسیر احساس شدید بیکفایتی و حقارت پیدا کردیم. صدایی از اعماق درون ما فریاد میزد: «تو بیارزش هستی!» بسیاری از ما به این ویژگی احترام به نفس پایین در همان اوایل دوران بهبودی پی میبریم. برخی از ما شاید احساس کنیم احساس حقارت ما زمانی به وجود آمد که همه مشکلات ما شروع شد.

چه در خانواده خود و چه از طریق تعامل خود با دیگران به این احترام به نفس پایین پی ببریم، ابزار اصلاح خود را در NA پیدا میکنیم. اصلاح احترام به نفس آسیبدیده ما، گاهی اوقات صرفاً از طریق پذیرفتن جایگاه خدمت شروع میشود. یا شاید تلفن ما زنگ بزند و برای اولین بار افراد صرفاً برای احوالپرسی با ما تماس بگیرند. آنها چیزی جز برقراری تماس و کمک نمیخواهند.

سپس یک راهنما پیدا میکنیم، فردی که به ما میآموزد ارزشمند هستیم و ما را باور داشته باشد تا وقتی بتوانیم خود را باور داشته باشیم. راهنما ما را در کارکرد قدمهای دوازدهگانه هدایت میکند و بدین ترتیب به هویت واقعی خود پی میبریم، نه به هویتی که خود ما برای بالا بردن یا پایین آوردن شأن خود ساختهایم.

احترام به نفس پایین یکشبه از ما جدا نمیشود. گاهی اوقات سالها طول میکشد تا واقعاً با خود ارتباط برقرار کنیم. اما با کمک سایر اعضای NA که در همین احساسات با ما شریک هستند، و از طریق کارکرد قدمهای دوازدهگانه، به افرادی قابل احترام برای دیگران و مهمتر از همه، برای خود تبدیل میشویم.

v

فقط برای امروز: به خاطر میسپارم که شایسته رحمت نیروی برتر خود هستم. میدانم که انسان باارزشی هستم.
وقتی که قلبت گرانبار شده است ،به حریم درون داخل شو.
در درون هرکس حریم روح، محرابی مقدس و الهی و ندایی راهنما حضور دارد.فقط زمانی که خاموش شویم به این حریم راه می یابیم وان ندا را میشنویم.
همه ی چیزی های بی معنایی را که در دنیای بیرون روی می دهد فراموش کن.
فراموش کن،
ببخش ،
بسپار،
رها خواهی شد
25 تير
اين را مي‌دانم كه احتمال دارد امروز تنها باشم و يا اين كه در اجتماع و گروه و جمع دوستان باشم. امكان دارد كه امروزم در گذر زمان به كندي باشد و يا زود بگذرد و يا با شرايطي روبه ‌رو شوم، كه هیچ ميل و علاقه‌اي به آن ندارم و يا برعكس كارهايي به من محول شود، كه آن را با اشتياق و دل و جان انجام دهم. در هر حال فرقي نمي‌كند مهم اين است، كه من با ديدي مثبت همه چيز را بپذيرم. نكته مهم اين نگرش در اين است كه فشار وابستگي (بی‌ارزشی و بدردنخور بودن)كمتري به من تحميل مي‌شود. بیماری من در هر لحظه به شکلی و عنوانی من را یقه کرده و از من ایراد می‌گیرد. آيا امروز مي‌توانم رفتار و واكنش‌هايم را در مقابل عملکرد و طرز تفکرم را كنترل كنم؟ آيا به تنهايي مي‌توانم اين تغييرات را در خودم به وجود آورم؟ یا باید آن را با دوستان و راهنمایم در میان بگذارم. آيا بهبودي به تنهايي و با طرز تفکر خودم ميسر مي‌شود؟ اگر اين چنين است پس چرا قبلاً موفق نبودم؟ به راستی چرا نمی‌توانم به خودم کمک کنم؟ چرا باید در برنامه از کسی و یا کسانی که همدرد من هستند کمک بگیرم؟
خدا را فراموش نكن!
25 تیر
عزت نفس فرد زمانی رشد میکند که خود را آنگونه که هست بپذیرد و دوست بدارد من هر بار که مبنای ارزش فردی ام را بر اساس اینکه چه کاری انجام دهم یا اینکه دیگران در باره من چه فکر می کنند ، قرار دهم ، مانع و سد راه خوشبختی و آرامشم میشوم . اگر می توانستم همه مردم دنیا را راضی کنم ،اگر میتوانستم همه را در مسیر درستی قرار دهم و همه مشکلات آنها را جبران کنم ، اگر می توانستم دنیا را یک مکان امن و کامل قرار دهم ، باز هم نمی توانستم احساس خوبی نسبت به خودم داشته باشم . بعلاوه باید مجبور شوم دست از خودم و خواسته هایم بردارم تا به این امور غیر ممکن دست یابم . من نمی توانم کامل و بی عیب باشم . من نمی توانم دیگران را اصلاح کنم . من لیاقت عشق احترام و لذت بردن از زندگی را دارم هر روز به خود یاد آور می شوم که من فرزند نیروی برتری کامل هستم و این مستلزم ارزش و احترام در من می باشد ، من یک (شخصیت)اعجاز آمیز ، بدست آورده ام وقتی این تفکر را در راس قرار دهم خودم را از هر گونه تلاش و کوششی عقب نمی کشم
یاد اوری امروز
امروز وقتی با انتخاب هایی مواجه می شوم ، در مسیر انتخاب هایی قرار خواهم گرفت که باعث فزونی عزت نفس در من می شود . من یاد میگیرم که یک زندگی کامل داشته باشم ( از فرصت های زندگیم به نحو احسن استفاده کنم ) اول اینکه خودم را آنطور که هستم دوست داشته باشم و سپس از خود مراقبت کنم .