انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-سوم تیر
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.

3 تیر صبر

«...همواره به ما یادآور میشود که اصول را به شخصیتها ترجیح دهیم.»

سنت دوازدهم

v

گاهی اوقات پذیرفتن نواقص شخصیتی دیگران دشوار است. وقتی با یکدیگر بهبود پیدا میکنیم، نه تنها به صحبتهای دیگران در جلسات گوش میدهیم، بلکه به نحوه طی مراحل بهبودی توسط آنها نیز نگاه میکنیم. هر چه از سایر اعضاء شناخت بیشتری پیدا کنیم، از شیوه زندگی آنها بر اساس عقاید شخصیشان آگاهتر میشویم. شاید درباره اینکه آنها چگونه "برنامه خود را انجام میدهند"، عقایدی پیدا کنیم. ممکن است متوجه شویم اعضای خاصی ما را ناراحت میکنند یا شاید با خود بگوییم: «اگر برنامه آنها را انجام دهم، مطمئناً مصرف خواهم کرد.»

صبر را به عنوان اصلی شناختهایم که نه تنها بهبودی ما بلکه روابط ما را با افرادی که برای ما منبع آزار و اذیت هستند، تقویت میکند. وقتی به یاد میآوریم که خود ما تا وقتی به طور آزاردهندهای از نواقص شخصیتی خود آگاه نشدیم، به ندرت در صدد روی گرداندن از آنها برآمدیم، پذیرفتن ضعفهای شخصیتی سایر اعضاء آسانتر شد.

v

فقط برای امروز: تلاش میکنم دیگران را همان طور که هستند، بپذیرم. سعی میکنم درباره دیگران قضاوت نکنم. بر اصول عشق و پذیرش تمرکز میکنم.
قبل از خوردن غذا،آن را به خدا تقدیم کنید وان گاه آن را به عنوان غذای مقدس خدا بخورید.چنین غذایی تقدیس شده است وخون را تطهیر می کند،بدین ترتیب ذهن نیز تطهیر می یابد.
ما باید غذا های پاک بخوریم ونیز از خوردن غذایی که از طریق خشونت تهیه شده باشد امتناع کنیم.پرندگان وحیوانات اعضای خانواده خلقت هستند.باید به ان ها محبت کنیم .بگذاریم که سیر تکامل خویش را طی کنند.نباید آنهارا بکشیم یا از آنها غذا تهیه کنیم.
هم چنین اگر گیاه خوار هستیم نباید به خود ببالیم. گیاهخواری به تنهایی مفهومی ندارد.
آن چه ضرورت دارد فقر روح وتواضع قلبی است.
بیایید در نوری که به مانشان داده شده است راه برویم.
اگر دیگران راهی متفاوت را می روند باید برایشان آرزوی خیر کنیم واحساس برتری بر آن ها نداشته باشیم.
خداوند به افراد متواضع عشق می ورزد.
خدایا مرا چون ساقه ی سبز متواضع ساز!
3 تير
امروز به خاطر خواهم آورد كه هر فكری به مرور وارد عمل و تبديل به انرژی مي‌شود. آيا امروز از افكار خطرناك پرهيز خواهم كرد؟ چگونه از اين افكار در امان خواهم بود؟ آيا در گروه راهنما پيدا كرده و با او در تماس هستم؟ آيا تنها به يك نفر در گروه اعتماد دارم كه او را محرم خود بدانم و از افكاري كه مرا آزار مي‌دهد و مي‌خواهد به من صدمه بزند با او صحبت ‌كنم؟ آيا بهتر نيست قبل از اين كه فكرم تبديل به عمل شود، با راهنمايم مشورت كنم و او را از افكار بیمارم مطلع كنم؟ آيا خداوند مرا كمك خواهد كرد تا در مقابل وسوسه‌ي كاري، قدرت آن را بدهد تا قبل از اقدام با راهنما و دوستان با تجربه مشورت كنم؟ اصول برنامه‌ی خودیاری به من متذكر مي‌شود، كه مسائل و مشكلات همیشه وجود دارند و در فكر و ذهن من با شکل بزرگتر و ناامید کننده‌تری وجود دارد. در هر صورت من در چنین مواقع یا از زیربار مسئولیت فرار می‌کنم و یا پشت‌گوش انداخته و یا بدون مشورت کردن با کسی دست به کار شده و بازهم اشتباه کرده و بقیه‌ی اعتمادبه نفسم را از دست خواهم داد. خداوندا: به خاطر داشتن دوستان خوب و راهنمای مهربانم، شكرگزارت هستم.
بدون راهنما، موفقيت هرگز!
3 تیر
همین قدر که عجیب است ببینم فرد مورد علاقه مان هوشیاری اش را پیدا کرده ،بروز یافتن یک سری تعارضات جدیدی نیز تعجب آوراست . پس از سالها انتظار ، بسیاری از ما هنگامی که پس از پایان یافتن انتظار ، آرامش برایمان خوشحالی نمی آورد ، می ترسیم . ما یک بار دقیقا فهمیدیم که چه انتظار داشته باشیم و حالا ناگهان همه چیز متفاوت به نظر میرسد . خانه انسان هرگز خانه نیست ، زندگی افراد همیشه خوابیدن ، ارتباط ، محرومیت ، س..ک..س ، مسئولیتها و تصمیم گیری است که همگی تغییر می یابند . در همان زمان مشکلاتی را که همیشه فکر میکردیم ناشی از نوشیدن الکل است ممکن است حتی پس از توقف نوشیدن بر جا بماند . این موضوع احساسات قوی بسیاری از ما را تحریک و برهم میزند . حتی مدت طولانی ممکن است اعضاء الانان آن را مهمتر از توجه به اصول برنامه مان تلقی کرده و تمرکز بر روی خودمان را بیشتر بیاموزند . این طبیعی است که نسبت به تغییر اوضاع احساس نا امیدی . شک ، رنجیدگی ، شعف ، هیجان و یا گیجی کنیم . با پذیرش آنچه که احساس میکنیم و مشارکت در مورد آن با دیگر اعضاء الانان بهتر میتوانیم مراقبت کنیم .

یاد آوری امروز

من به خود اجازه خواهم داد تا کشف کنم دقیقا چه احساسی پیرامون تغییراتی که امروز برایم رخ داده دارم ، و این احساسات را با دیگر دوستان الانانی در میان خواهم گذاشت . " الانان به من آگاهی میدهد که من چه احساسی در مورد موضوعی داشته ام
مراقبه روزانه از کتاب "یکسال معجزه

سوم تیر:   همه چیز زنگار روح توست، مگر عشق ورزیدن!

در زمان مصرف هیچ شناختی از خود نداشتم. ارزش های خود را بر اساس قضاوت دیگران تعیین می کردم. بنابراین همیشه خود را کمتر از دیگران می دیدم. این خود کم بینی ناشی از اثرات مصرف نیکوتین بود. مصرف مواد مخدر مرا در ناخوشی و بی خبری نگه داشته و اجازه نمی داد تا به شناختی از خود و خدا برسم. با یک انجمن دوازده قدمی آشنا و قطع مصرف مواد مخدر کردم. پس از مدتی دریافتم می توان کارهای بیشتری هم انجام داد. بنابراین با انجمن نیکوتینی های گمنام آشنا و قطع مصرف نیکوتین کردم. من یک زندگی رها از هرگونه ماده مخدر را انتخاب کردم.  انجمن نیکوتینی های گمنام و اعضای آن تبدیل به نیروی برترم شدند. از آنان عشق بلاعوض دریافت نمودم. با تکیه گاهی امن یک زندگی رها از هرگونه ماده مخدر را تجربه کردم. عشق بلاعوض اعضاء سبب شد خود را دوست بدارم و در قطع مصرف باقی بمانم. بیماری اعتیاد همیشه در کمین است. در مسیر بهبودی هنوز جوان و خام و در حال یادگیری و شناخت بیشتر از خود و خدا هستم. همیشه در حال کشف چیزی تازه در وجود خود هستم. ساعت به ساعت و روز به روز در حال زنگار زدایی از روح خود و ایمان آوری هستم.

برای امروز، عشق و ایمان را جایگزین ترس و تردید خواهم کرد.
مشارکت،تجربه،نیرو،امید"نارانان"

3 تیر
بیماری خانوادگی
دریافتم که خشمگین ، مضطرب وخارج از کنترل هستم. معتادهای زندگیم مرکز توجه من شده بودند. زمان زیادی را به خاطر رنجش، عصبانیت وکمبود اعتماد به نفس تلف کردم. بخاطر غم ونفرت از پا در آمده بودم. تمام آسیبهایی را که تجربه کرده بودم با خودم حمل می کردم. آشکارا به نظر میرسید مواد پیروز شده است.
من بر علیه اعتیاد جنگیده بودم :به شوهرم وپسرم که مصرف کننده بودند خاطر نشان میکردم که این کار ، خانواده وروابطمان را نابود میکند و اینکه از دروغها و بدقولیها خسته شده ام. در مورد این مسئله که مدت خیلی زیادی ادامه داشته ودیگر نمیخواهم اتفاق بیفتد یاوه گویی میکردم.  مطمئن بودم که آنها میدانستند که بازنده شده اند، چقدر به من آسیب زده اند وفقط اگر از مصرف مواد دست برمی داشتند، هر چیزی که اشتباه بود درست میشد. از آنها میخواستم کاری را که خواسته من است انجام دهند. اگر انجام نمی دادند من خوشحال نمیشدم! آنها ترک نکردند و مطمئنا من خوشحال نبودم. من در جستجوی کمک از دکترها بودم که درمانگری نارانان را به من نشان دادند. فکر میکردم نارانان برای تغییر معتادان به من کمک میکند.امید تازه ای داشتم! اگر باز هم به جلسه باز میگشتم، مطمئنا تعدادی عضو عاقل میتوانستند به من بگویند چکار کنم تا آنها را وادار به قطع مصرف کنم.بنابراین برگشتم وتمام تلاشم را برای بکار بستن برنامه انجام دادم
با نگاهی به گذشته ، دیدم که وقتی برای تغییر خودم برنامه را کار کردم چطور موثر واقع شد. چه آسایشی! امید تازه ای دارم . دیگر مجبور نیستم فریاد بزنم.
تفکری برای امروز : تمرکز من روی قطع وابستگی احساساتم از بیمتری اعتیاد آنها است. میدانم که نمیتوانم بیماری یا تاثیرات آن ، از جمله خودم را کنترل کنم. اما میتوانم تصمیم بگیرم رها کنم وآزاد باشم.