انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: فقط برای امروز-نهم فروردین
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
اراده واقعی خود ما 9 فروردین

«...اراده خداوند برای ما از همان چیزهایی تشکیل شده که ما

برای آن بیشترین ارزش را قائل هستیم. اراده خداوند... تبدیل به اراده واقعی خود ما برای خود میشود.»

کتاب پایه

v

انسان طبیعتاً مایل به دریافت چیزی در ازای هیچ چیز است. شاید وقتی به صندوقدار فروشگاهی اسکناسی ده دلاری پرداخت کنیم و او به ما اسکناسی بیست دلاری پس دهد، از خود بی خود شویم. احتمالاً فکر میکنیم اگر کسی متوجه نشود، فریبی کوچک چیزی را تغییر نمیدهد. اما خودمان میدانیم که ما این کار را انجام دادهایم. و این کار قطعاً تأثیرگذار است.

چیزی که مرتباً در دوران مصرف جوابگوی ما بود، اغلب در بهبودی برای مدت زیادی جوابگو نیست. وقتی با کارکرد قدمهای دوازدهگانه از نظر روحانی پیشرفت میکنیم، به تدریج ارزشها و معیارهای جدیدی را پرورش میدهیم. به تدریج وقتی از موقعیتهایی بهره میبریم که در زمان مصرف ما را با نگاه پیروزمندانهای نسبت به چیزی که از آن قصر در رفته بودیم تنها میگذاشت، احساس ناراحتی میکنیم.

در گذشته ممکن است دیگران را قربانی کارهای خود کرده باشیم. اما وقتی به نیروی برتر خود نزدیکتر میشویم، ارزشهای ما تغییر میکند. اراده خداوند مهمتر از قصر در رفتن از مسائل میشود.

با تغییر ارزشهای ما، زندگی ما نیز تغییر میکند. با هدایت دانشی درونی که نیروی برتر به ما داده است، میخواهیم بر اساس ارزشهای نویافته خود زندگی کنیم. اراده نیروی برتر برای خود را درونی کردهایم. در حقیقت، اراده خداوند به اراده واقعی خود ما برای خود تبدیل شده است.

v

فقط برای امروز: با بهبود بخشیدن به ارتباط آگاهانه خود با خداوند، ارزشهای من تغییر کرده است. امروز، به اراده خداوند یعنی اراده واقعی خود عمل میکنم.
چرا نگران فردا باشم؟
آن کس که همه ی عمر از من مراقبت کرده است،آیا فردا مراقب من نخواهد بود؟
«او»یگانه ی تغییر ناپذیر است.
«او«دیروز همانند امروز وصدها قرن آینده خواهند بود.
خداوند این جاست تا مرا راهنمایی کند،پیش برد.
نیروهایی نادیده ،زندگی مرا می سازند.
اما زمانی که تشخیص می دهم تقدیرم را خدا تحریر کرده است،ترس هایم از آینده ناپدید می شود.
نهم فروردین جی پی واسوانی
نهم فروردین فقط برای امروز-روز به روز 365 روز شاپور الف
می‌دانید چه اتفاقی افتاده است؟ من دیگر چیزی مصرف نمی‌کنم و بدون عادت و وابستگی و هم‌وابستگی‌های ناسالم زندگی خوبی دارم. آیا این یک اتفاق ساده است؟ خیر این یک معجزه است. رهایی از این وابستگی‌های قدرتمند فقط از طریق معجزه‌ی خداوندی ممکن بود که برایم میسر شد. این معجزه فصل جدیدی در مناسبات، روابط، احساسات و عواطف من گشوده است. من احساس می‌کنم که در حال رُشد و تغییر هستم! امروز من حق انتخاب پیدا کرده‌ام، در حالی که قبلاً این حق در اختیار بیماری وابستگی‌ام قرار داشت. در دوران زندگی بیمارگونه‌ام به هر طریقی آزار دادن و به خطر انداختن دیگران را حق مسلم خود می‌دانستم. کسانی که در کنارم مجبور به زندگی بودند، آنها را هم دچار بیماری هم‌وابستگی می‌کردم. این اعمال اجباری غیر عمدی بود، ولی صدمات آن واقعی و حتی دردناک و مخرب بود. من هرگز فرصت زندگی کردن را پیدا نمی‌کردم. ترس ریشه‌ی بیماری وابستگی هرگز فرصت زندگی را به من نداد. امروز خداوند مهربان را شاکرم، که فرصت دوباره‌ای به من عطا کرد، تا زندگیم را بهتر ادامه داده و به سمت بهبودی هدایت کنم.
من حق انتخاب پیدا کرده‌ام!
9 فروردین
نهم فروردین
چقدر در محیط بیرون به دنبال تایید خودم می گشتم .پروژه کاری ام موفقیت آمیز بود . ولی احساس خوب من بستگی به تصدیق دیگران از آن موفقیت دارد .اگر کسی از غذایی که در خانه درست می کنم تعریف نکند ...خوشمزه نیست . از اینکه برای بچه هایم کاری کنم که ازمن بخاطرش تشکر نمیکنند بیزارم. همه ما گاهی احتیاج به "دستت درد نکنه "داریم ولی وقتی این تشویق دیگران دلیل انجام کارهایم شود و برای ارضاء شدن به آن احتیاج پیدا کنم ،در واقع به آنها قدرت کنترل خود را داده ام . شاید مردم کار های قشنگ و عالی ام را که انجام میدهم نبینند یا راحت نباشند که مرا به خاطرش تحسین کنند نباید این را به خودم بگیرم . دلسوزی برای خود و رنجش تنها انتخاب های من نیستند ،اگریاد بگیرم تا اعمال و رفتار خود را ارزیابی کنم و برای عقیده خود ارزش قائل شوم ،تایید دیگران لذت بخش میشود ولی دیگر برای آرامش من لازم نخواهد بود.

یاد آوری امروز

فقط برای امروز ،قدر خود را خواهم دانست .به دنبال تایید خود بوسیله دیگران نخواهم بود خودم را پیدا میکنم ، به خودم اجازه خواهم داد تا بدانم آنچه انجام می دهم بهترین کاریست که می توانم .
"فقط وقتی میتوانید دیدی روشن داشته باشید که بتوانید به قلب خود رجوع کنید "
9 فروردین a day at a time  از کتاب اندیشه امروز
در گذشته‌ وگاهي‌ اوقات‌ در زمان‌ حال‌ اين‌ سوال‌ از خاطرم‌ مي‌ گذرد:«چرامن‌؟» امروزبه‌ اين‌ حقيقت‌ پي‌ برده‌ام‌ كه‌ يكي‌ از مشكلات‌ من‌ پذيرش‌ واقعيت‌ در موردخود،افراد، محيط‌ پيرامون‌ وشرايطي‌ بوده‌ است‌ كه‌ در آن‌ زندگي‌ مي‌ كردم‌.جدال‌ با رخداد هاي‌ زندگي‌ و تلاش‌ جهت‌ تغيير اين‌ شرايط‌ به‌ گونه‌اي‌ كه‌ نظرات‌ مراتأمين‌ كند بيشترين‌ صدمه‌ را بر من‌ وارد آورده‌ است‌.سرانجام‌ همراه‌ با پذيزش‌ ناتواني‌ خود در برابر مواد مخدر به‌ عجز خود اعتراف‌ كرده‌و افراد،محيط‌ و شرايط‌ را همانگونه‌ كه‌ بود پذيرفتم‌.آيا من‌ آموخته‌ام‌ كه‌ زندگي‌ و جهان‌ را همانگونه‌ كه‌ هست‌ بپذيرم‌؟آيا من‌ قادرم‌ كه‌ بر وسوسه‌ اداره‌ كردن‌، كنترل‌ كردن‌ وتغيير دادن‌ افراد و جهان‌پيرامونم‌ غلبه‌ نمايم‌؟آيا امروز با رها شدن‌ از دام‌ اعتياد و پذيرفتن‌ واقعيت‌ هاي‌ وجودي‌ خود همانگونه‌ كه‌هست‌ به‌ سمت‌ پذيرش‌ افراد،اشياء و اتفاقات‌ نيز گام‌ بر مي‌ دارم‌؟آيا من‌ آمادگي‌ آنرا يافته‌ام‌ كه‌ خداوند اين‌ اختلال‌ شخصيتي‌ مرا اصلاح‌ نمايد؟
«وسوسه‌ كنترل‌ جهان‌ را رها كن‌»