انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 12- معنی تسلیم شدن براي من چیست؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
12- معنی تسلیم شدن براي من چیست؟
تسلیم یکی از اصول اساسی روحانی برنامه بهبودی است و در هر قدم دارای یک کاربرد است.در قدم اول یعنی اینکه من با هیچ چیز جنگی ندارم.به علت عاجز بودن و از دست دادن اختیار زندگی ام میبایست تسلیم شوم. (ما در بهبودی متوجه می شویم که تسلیم به معنای رها کردن دست آویزها ی پل های پشت سر است که ما خودمان علیه بهبودی مان نگاه داشته بودیم . به معنا ی دیگر تسلیم ، تمایل به ادامه زندگی وزیستن به نوع دیگر می باشد . مراحل تسلیم برای هر انسانی ، بسیار خصوصی وشخصی است . تنها خود ما می توانیم رسیدن به مرحله ی تسلیم را احساس کنیم . ما بر اهمیت تسلیم تأکید می کنیم زیرا این مرحله زیر بنای اصلی ودر حقیقت همان چیزی است که ما را قادر به بهبودی یافتن وباز یابی می نماید . هنگامی که تسلیم می شویم در قلب خود احساس می کنیم که دیگر به حد کافی زجر کشیده ایم ، نوعی احساس آرامش ما را فرا می گیرد که به ما می فهماند کشمکش دیگر پایان یافته است .
بسیاری از ما برای بار اول ، مرحله تسلیم را با حضور در یکی از جلسات گمنام ، ذکر نام خود وسپس گفتن این که من یک ...... هستم آغاز می کنیم .)قسمتی از کتاب چگونگی عملکرد
من از همان کودکی با غرور و انکار و اینکه یک کودک بیش فعال بودم و به هیچ صراطی مستقیم و گوش بفرمان نبودم و کاملاً فردی خیره سر و متکی به خود بودم و هیچ نصیحت و پند و اندرزی را نپذیرفتم و به خاطر همین خیره سری و لجبازی و قهر کردن زندگی خودم و اطرافیان را تا مرز نیستی کشاندم، البته این موضوع را همیشه انکار کرده و پنهان میکردم. من با همین عادتها زندگی خودم را فقط گذراندم و همیشه با بخطر انداختن خودم و دیگران یکجوری گذران میکردم. من با خیره سری در جاده خاکی و راه سومی قدم گذاشته بودم کهخ چهار بار خودکشی کردم و دوبار زندگی افراد خانواده ام را به سم مرگ موش سپردم. من نهایت شرارت و نامردمی را با خودم و افراد خانواده ام کردم. من باید تسلیم میشدم امکان ادامه دادن برایم نبود و با این رویه امکان زندگی در آرامش برای من نبود، من با این عادتها یک نابودگر و نابود کننده شده بودم. با اعمالی که انجام داده و انجام میدادم و تصمیم به انجامش داشتم، همه چیز را نابود میکردم و این تسلیم شدن برایم خرد کردن و تخریب غرور کاذب و انکار متورم است....
تسلیم برای من یعنی :پذیرش عادتهای ناسالم خود و در خواست کمک از دیگران.تسلیم یعنی دست از انکار و غرور بردارم و با خودم صادق باشم . دست از جنگ برداشتن.پذیرش خود بهمین صورتی که هستم.مثبت زندگی کردن ودست برداشتن از عادتهای ناسالم و در نهایت تسلیم خداوند شدن