2013-12-07، 09:48
2013-12-20، 08:09
در ابتدا احساس ترس و تخریب غرور و کنار رفتن انکارم را احساس کردم و من در هرسوال و حتی مشارکت همدردانم در جلسات که می شنیدم باعث تفکر و تأیید خودم میشود که من هم مانند این دوستان هستم و به من جرات داده میشود که بدون ترس از قضاوت دیگران از عادتهای خودم صحبت کنم و نگذارم این عادتهایی که خودم کشف و لیست کرده ام دوباره خودشان را پنهان کنند و من نیاز دارم از تجربیات افراد گروه و راهنما و نشریات این گروه بهره ببرم و متوجه شده ام که من با وجود این عادتها دیگر نمیتوانم ادامه بدهم و برای اداره کردن زندگیم باید فردی پخته و وارد به مهارتهای زندگی باشم و تا ان موقع باید دستم در دست راهنما و خالق مهربانم باشم و هرگز نگذارم هیچ ترسی باعث شوند که خودم را تنها بگذارم ...