2013-12-08، 07:00
2013-12-20، 08:30
در گذشته چنین باوری نداشتم، خودم به تنهایی و با سلیقه خودم میخواستم دنیای خودم را بسازم شنیده بودم که فقط خداوند ما را خلق کرده و در این دنیا رهایمان کرده است و این خودما هستیم که باید به هر ترفندی گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم. والدینم میگفتند خدا به آدم غیرت و اراده داده است. باید دست به زانوی خودت بزاری و بلند شوی.. فقط توکل بر خدا بگو.. اما هرگز نشنیده بودم که خداوند درمانگر بیماری روحی و روانی و حتی جسمی هم نست. برای درمان چشم به دکترها و پزشکان داشتم و چون من بیماری بیخدایی داشتم هیچ کدام از بیماریهایی که به پزشک رجوع میکردم درمان نمیشد. حتی فکرم هم به این نمیرسید. من به بی خدایی و شریک نکردن خداوند در روند زندگیم روز به روز به بیماری خلا معنوی گرفتار میشدم و هیچ چاره و دارو و درمان و پول و روابط و حتی مواد مخدر به من آرامش نداد و من در ترسهای خودم مانند حشره که گرفتار تار عنکبوت باشه دست و پا می زدم در نهایت دست به خودکشی زدم تا از این جهنم خودم را به درک بفرستم.