انجمن بانیان بهبودی

از همان کودکی با موضوع اراده و غیرت آشنا شدم و همیشه ترس داشتم که این غیرت و اراده را چجوری تهیه کنم و یا چه کاری کنم که خودم کسب کنم. چون متوجه شده بودم برای هرکاری اراده و غیرت لازمه اولیه زندگی است. سعی می کردم با نقش بازی کردن و قیافه گرفتن خودم را جدی و خشن نشان دهم. شنیده بودم غیرتی ها و با اراده ها جدی و خشن و قوی هستند. شروع به ورزش کردم شاید غیرت را در رگهای بازوانم ببینم. اما بازهم احساس میکردم انگار اراده ندارم از همان دوران کودکی نتوانستم اعتماد بنفس و عزت نفس خودم را پیدا کنم و یا تقویت کنم. باید کسی یا کسانی را داشتم که راه و روش و مهارتهای زندگی را یادم دد. مسلماً نتیجه برداشت خانواده ام روی من و خودم همین شکستهایی بود که نا کنون خوردم و زندگیم به آشفتگی انداختم. پس از آمدن به برنامه فهمیدم که من از اراده و غیرت خودم سوءاستفاده میکردم. اراده من کاره ای نبود و احساس کردم پس خیلی بنفع من است که از قدرت و اراده ی قوی تری کمک بگیرم برای درد من هیچ روش و انسانی و درمانی نتوانست کمک کند و بهتر دیدم خداوند را وارد رندگیم کنم و او به من کمک کرد و من موفق به کارهایی شدم که کار هیچ انسانی نیست