انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: اشعار فروغ فرخزاد
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3
....!!!!!!!!  ماهيها نه گريه ميكنند ......

نه قهر و نه اعتراض !!....

تنها كه ميشوند ، قيد دريا را ميزنند و تمام مسير رودخانه را تا اولين  قرار عاشقي شان ....

يرعكس شنا ميكنند ...!!! 

  "فروغ فرخزاد" 
هر چه دادم به او حلالش باد
غير از آن دل كه مفت بخشيدم
دل من كودكي سبكسر بود
خود ندانم چگونه رامش كرد
او كه ميگفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش كرد
رفتن و خود رو بیهوده کاستن سر نهادن بر سیه دل سینها

سینه الودن به چرک کینه ها در نوازش نیش مار یافتن

زهر در لبخند یاران یافتن زر نهادن در کف طرار ها

گم شدن در پهنه بازار ها این دل تنگ من و این دود عود؟

در شبستان زخم های چنگ و رود؟ این فضای خالی و پروازها؟

این شب خاموش و این اوازها؟

فروغ فرخزاد
دردي كه انسان را به سكوت واميدارد ، بسيار سنگين تر از دردي است كه انسان را به فرياد واميدارد !!..

 و انسانها فقط به فرياد هم ميرسند ....نه به سكوت هم !!...

 
جمعه ی ساکت...جمعه ی متروک...
جمعه ی چون کوچه های کهنه,غم انگیز
خانه ی خالی...خانه ی دلگیر...
زندگی من چه جویبارغریبی
دردل این جمعه های ساکت متروک
دردل این خانه های خالی دلگیر
آه,چه آرام وپرغرورگذرداشت..
فروغ فرخزاد
 
[تصویر:  2.jpg]
[تصویر:  Golvaje8_Persian-Star.org_10.jpg]
لحظه ها را درياب ...
 
چشم ...
 
فردا كور است ...
 
نه چراغيست در آن پايان ...
 
هر چه از دور نمايانست ...
 
شايد آن نقطه نوراني ...
 
چشم گرگان بيابانست ...
 
[تصویر:  1327968162_parsnaz_ir.jpg]
دیگر چه بلاییست
غم انگیزتر از این
من بار سفر بستم 
و یک شهر نفهمید

#فرامرز_عرب_عامری




برنامه نویسی تحت وب
صفحه‌ها: 1 2 3