رفتارهای جدیدم درخواست کمک ازدیگران,
تو کارهام و زندگیم نا امیدانه رفتار نمی کنم,
واکنشی برخوردنمی کتم,یعنی اولین چیزی ک ب مغزم خطور میکنه رو انجام نمیدم بلکه تفکر میکنم.
تصمیماتی میگیرم ک بهم آسیب نرسه.
صبر پیشه می کنم.
پیشنهاداتی ک از طرف راهنمام میشنوم عمل میکنم.
چیزی ک از اون رنج میبرم ترسی ک هنوز در وجودم دارم ولی میدونم ب مرور این ترس ب ایمان ب خداوند تبدیل میشه.
مقداري اگاه شدم از ترسها و باورهاي غلطي كه با من هستند جدا ميشم ، سعي ميكنم از نواققصم فاصله بگيرم . با اعتماد به گروه و راهنما ، اعتماد كردن با حد و مرز را ياد گرفتم و تمرين ميكنم . مقداري روشن بينن شده ام و معجزات خداوند را حس ميكنم ..
در جلسات با گوش دادن متوجه اشتباهاتم شدم . قدري صبور شدم ، زود واكنش نشان نميدم و مشورت ميكنم .
از آينده مي ترسم ، _ هنوز خود محورم نميتونم رها كنم و بخدا بسپارم ..اعتمادم و ايمانم ضعيفه _ قدرداني و شكر گذاريم كم ه ...از نواقصم رنج مي برم ...از بي برنامگي رنج مي برم ...