2013-12-10، 11:38
2014-06-02، 09:25
از لحاظ روانی کنترل کردن دیگران عوارضی چون مشغول بودن ذهنم,تمرکز نداشتم,این باعث شده بودکه واکنشی برخورد کنم,رو مسله های زندگیم فکر نمیکردم.از همه مهمتر ازاستعدادهام استفادنمیکردم, و خودمو ادم بی ارزشی میدیدم,خودمو با دیگران مقایسه میکردم.داشته ها و داراییهای خودمو نمیدیدم. همیشه در حال دیدن عیبهای دیگران بودم.
از بیرونی هم کنترل کردن برام عوارضی داشت مثل نامرتب بودن اتاقم,تشخیص ندادن ک چ لباسی درهر مکانی باید بپوشم.
از بیرونی هم کنترل کردن برام عوارضی داشت مثل نامرتب بودن اتاقم,تشخیص ندادن ک چ لباسی درهر مکانی باید بپوشم.
2014-08-10، 11:25
كنترل شديد به صورت سلطه جويي خودش را نشون ميده و آزار دهنده است ..هم براي خودم و هم ديگران .....
به هم خوردن رابطه هايم _ پنهان كاري و بي اعتمادي _ بي توجهي به نيازهايم و فراموش كردن خودم ....
عصبانيت و خشم _ درجا زدن و رشد نكردن ، عقده هاي كنترل بيشتر به خودم آسيب ميزنه و باعث كمال گرايي _ مقايسه كردن خودم با ديگران _ اضطراب _ توقع بيجا و رنجش گرفتن ميشه برايم ...
به هم خوردن رابطه هايم _ پنهان كاري و بي اعتمادي _ بي توجهي به نيازهايم و فراموش كردن خودم ....
عصبانيت و خشم _ درجا زدن و رشد نكردن ، عقده هاي كنترل بيشتر به خودم آسيب ميزنه و باعث كمال گرايي _ مقايسه كردن خودم با ديگران _ اضطراب _ توقع بيجا و رنجش گرفتن ميشه برايم ...