2013-12-10، 12:10
2014-01-26، 09:58
یعنی ضمن اینکه تمام تلاشم را میکنم نتیجه را بخدا بسپارم تا از زندگیم مراقبت کند چرا که او مانند پدری مهربان است و بهتر میتواند مواظب زندگی من باشد.خداوند هر کاری با من کند از انچه خودم سر خودم می اورم بهتر خواهد بود
2014-06-18، 12:43
یعنی دست از کشمکش و خدایی کردن بردارم ؛ودیگر حرص و جوش نخورم و قبل از هر کاری فکر کنم و با دیگری مشورت و در یک کلام سهم و نقش خودم رو انجام بدم وبقیه رو ب نیروی برترم بسپارم .
2014-07-03، 08:36
در گذشته و در کودکیم کلمه توکل کردن را خیلی می شنیدم و بدون اینکه درک کاملی داشته باشم حتی در خیلی از کارهایم این جمله را هم به کار می بردم اما باز هم اگر روند زندگیم به آنگونه ای که خودم دوست داشتم پیش نمی رفت خشنود نبودم و به خدا گله می کردم ، اما با کارکرد 12 قدم متوجه شده ام که وقتی می گویم توکل به خدا و نیروی برتر و همه امور زندگیم را به نیرویی برتر از خود می سپارم خوب و بد اتفاقات زندگیم را هم به نیروی برترم می سپارم و این برای من به معنای مراقبت خداوند از من می باشد .
2014-08-22، 12:45
خاطري آسوده كه در جستجويش بودم ، در هر صورت خواست خداوند به صلاح من است ، هرچند سخته اما براي اينكه زير سايه خداوند با مراقبت خداوند قرار بگيرم نياز دارم تا اراده و زندگيم را به او بسپارم و خود محوري و ارادي ي شخصي را رها كنم اعتماد كنم ، صبور باشم و دنبال نتيجه نباشم ...