2013-12-10، 12:14
2013-12-18، 10:44
منظور از رها کردن ترک کسانی که دوستشان داریم و در زندگی ما هستند نیست بلکه برایم بدین معناست که دست از کنترل آنها بردارم ، به دیگران حق انتخاب بدهم ، زندگی کنم و بگذارم که دیگران هم زندگی کنند . و از خداوند بخواهم که به من قدرت و توانایی تغییر دادن خودم را بدهد نه دیگران را . من مسئول بهتر شدن خودم می باشم نه دیگران .
2014-01-26، 09:52
وقتی دارم شخصی یا چیزی را کنترل میکنم نیاز دارم که رها کنم.من مسوول اداره جهان نیستم.این بیماری من است که دوست دارم دنیا و مردمانش مطابق میل من باشند
2014-06-06، 05:12
وقتی ک این اطمینان را ب خودمان بدهیم ک نیروی برترمان با ما هر چه کند از انچه ک خودمان بر سرمان اوردیم بهتر خواهد بود.
ما همیشه سعی داشتیم همه کس و همه چیز را کنترل کنیم,و چون اغلب کوششهای ما نتیجه نداد,ناتوان در مانده شده ایم.ما نمی توانستیم بگذاریم ک امور همانگونه که باید بوقع بپیوندد.همیشه چهار چشمی دنبال راهی بودیم تا مسیر را ب دلخواهمان تغییر دهیم.
ما همیشه سعی داشتیم همه کس و همه چیز را کنترل کنیم,و چون اغلب کوششهای ما نتیجه نداد,ناتوان در مانده شده ایم.ما نمی توانستیم بگذاریم ک امور همانگونه که باید بوقع بپیوندد.همیشه چهار چشمی دنبال راهی بودیم تا مسیر را ب دلخواهمان تغییر دهیم.
2014-08-15، 11:16
وقتي كه عاجزم و باور ميكنم كه سلامت عقل ندارم ...رها كردن شرط اولش واقع بين بودن و همسو شدن با مراقبت از خودم باشد ..
اراده ي من توليد درد و رنج ميكنه ...اراده و خواست خدا ابتدا انجام دادن مسئوليتم و رها كردن آنچه از تواان من خارج است ..
مثال : اراده ي من به عنوان يك هموابسته اين بود كه خود را وقف تامين نيازها و خواسته هاي ديگران كنم .. "افراطي عمل ميكرد"
اراده خداوند با طرز صحيح كمك كردن و اينكه همواره و در هر شرايطي مراقبت از خودم را در اولويت قرار دهم ...ميباشد ..
اراده ي من توليد درد و رنج ميكنه ...اراده و خواست خدا ابتدا انجام دادن مسئوليتم و رها كردن آنچه از تواان من خارج است ..
مثال : اراده ي من به عنوان يك هموابسته اين بود كه خود را وقف تامين نيازها و خواسته هاي ديگران كنم .. "افراطي عمل ميكرد"
اراده خداوند با طرز صحيح كمك كردن و اينكه همواره و در هر شرايطي مراقبت از خودم را در اولويت قرار دهم ...ميباشد ..