انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 2ـ چه‌گونه می‌فهمم چه وقتی نیاز به رها کردن دارم، چه‌طور رها کنم؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
2ـ چه‌گونه می‌فهمم چه وقتی نیاز به رها کردن دارم، چه‌طور رها کنم؟












.
منظور از رها کردن ترک کسانی که دوستشان داریم و در زندگی ما هستند نیست بلکه برایم بدین معناست که دست از کنترل آنها بردارم ، به دیگران حق انتخاب بدهم ، زندگی کنم و بگذارم که دیگران هم زندگی کنند . و از خداوند بخواهم که به من قدرت و توانایی تغییر دادن خودم را بدهد نه دیگران را . من مسئول بهتر شدن خودم می باشم نه دیگران .
وقتی دارم شخصی یا چیزی را کنترل میکنم نیاز دارم که رها کنم.من مسوول اداره جهان نیستم.این بیماری من است که دوست دارم دنیا و مردمانش مطابق میل من باشند
وقتی ک این اطمینان را ب خودمان بدهیم ک نیروی برترمان با ما هر چه کند از انچه ک خودمان بر سرمان اوردیم بهتر خواهد بود.

ما همیشه سعی داشتیم همه کس و همه چیز را کنترل کنیم,و چون اغلب کوششهای ما نتیجه نداد,ناتوان در مانده شده ایم.ما نمی توانستیم بگذاریم ک امور همانگونه که باید بوقع بپیوندد.همیشه چهار چشمی دنبال راهی بودیم تا مسیر را ب دلخواهمان تغییر دهیم.
وقتي كه عاجزم و باور ميكنم كه سلامت عقل ندارم ...رها كردن شرط اولش واقع بين بودن و همسو شدن با مراقبت از خودم باشد ..
 اراده ي من توليد درد و رنج ميكنه ...اراده و خواست خدا ابتدا انجام دادن مسئوليتم و رها كردن آنچه از تواان من خارج است ..

 مثال : اراده ي من به عنوان يك هموابسته اين بود كه خود را وقف تامين نيازها و خواسته هاي ديگران كنم ..    "افراطي عمل ميكرد"
 اراده   خداوند  با طرز صحيح كمك كردن و اينكه همواره و در هر شرايطي مراقبت از خودم را در اولويت قرار دهم ...ميباشد ..