2013-12-11، 02:31
2014-06-30، 03:48
خیر,چون قدم یک رو ک برداشتم پذیرش خودمو پیدا کردم و با قدم های دو و سه به نیروی برترم اعتماد کردم و ترسها مو رها کردم و مطمنم هستم اقرار من در این قدم کمک به بهبودی من بوده است.و هر رازی ک در درون من باشه یعنی همون قدر بیمارم.
2014-09-28، 10:37
اولش برايم آسون بود چون تصور ميكردم قدم پنجم فقط اقرار هست ..و من بايد بگويم تا سبك شوم ..بعد كه متوجه نقش و نواقصم شدم فرو ريختم ..و سخت ترين قسمت اش براي من پذيرش هست ...بخشش م برايم امكان نداشت ...ولي يك چيز برايم جا افتاده بود : اينكه من بايد با وجود همه مشكلات بهه جلو حركت كنم ...خدا را بابت شهامت داده شده در اين قدم سپاسگزارم.