انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 6-لیست اعمال و رفتارهای خلاف سنت اول خود را در انجمن بنویسیدوپس از بیان علت.عوامل زیر
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
لیست اعمال و رفتارهای خلاف سنت اول خود را در انجمن بنویسیدوپس از بیان علت.عوامل زیر بنای آنرا مشخص کنیدوسپس بگویید که اگر می خواستید طبق این عمل کنید باید چه می کردید؟
در اوایل ورودم به برنامه با بچه ها کلوپ می زدیم و آقاجون بازی ( باند بازی )هم بین ما رواج داشت .
اوایل جلسه ای که می رفتم در پارکی بود و قبل از جلسه با بچه ها حرکات نامناسبی داشتیم و این به امنیت گروه ما لطمه می زد و خلاف سنت یکم بود .
اوایل ، در مواقعی به خاطر عدم تحمل دیگران با آنکه کاری نداشتم از شرکت در جلسات اداری گروه طفره می رفتم و حتی گاهی به همین دلیل به جلسه هم نمی رفتم! چون احساس می کردم به نظر من اهمیتی نمی دهند ( گاهی پیش می آمد که من نظر درستی در موردی داشتم ، اما گروه کار دیگری می کرد و ضربه می خورد ) . من می خواستم خدمتگزاران را کنترل کنم تا کاری را که من می خواهم انجام دهند چون فکر می کردم به خاطر تجربه ام باید حرف من را بدون مراجعه به وجدان گروه انجام بدهند!
متاسفانه گاهی اوقات مشارکت هایم به سمت تیراندازی به سوی دیگر دوستان می رفت . می خواستم جواب مشارکت آنها را بدهم و ناخواسته گمنامی خیلی ها را می شکستم .
در اوایل ورودم به انجمن به جلسه ای در شمال شهر می رفتم که مختلط بود . نیت من صحیح نبود ، بنابرین چیزی از آن جلسات نگرفتم!
در گروه ما شخصی بود که نماینده بین گروهی بود و من به دلایل شخصی از او خوشم نمی آمد! با اطلاعاتی که از زندگی خصوصی او داشتم در گروه ترور شخصیتی اش می کردم تا عاقبت در جلسه اداری او را برکنار کردند و من به هدفم رسیدم!!!
سنتها پیشنهادی نیست بایدی است و من باید رعایت میکردم وحقیقتا کرده ام اما این اعمال مخالف سنت یک میباشد۱ تیراندازی و باند و باند بازی در جلسات۲ به حاشیه بردن جلسات۳ یقه گیری از خدمتگذاران ۴ ایجاد حس بدبینی و تفرقه افکنی در بین اعضا ۵ اعمال نظرات شخصی در جلسات بدون توجهبه اینکه ایا کاربرد دارد ۶ استفاده از ادبیات سایر ۱۲ قدمیها در مشارکتهای ان ای مثل: غول ۲ و هوشیاری و پرهیز جنسی و غیره ۷ تشویق اعضای جلسه به ساپورت نکردن سبد هفتم یا واریز به خزانه کل یا رفتارهای اینچنینی ۸ سایر موارد
شایعه پراکنی پدنبال منافع شخصی بودن-ن-رفتارهای اخلال گرایانه-خودمحوری-بی احترامی-تسلیم رای وجدان گروه نبودن-احساس برتری و تفاوت-تفرقه افکنی-دستور و فرمان

تمام كارهاي من در گذشته خلاف سنت بوده است و ما در اكثر مواقع در تضاد با سنت اول بوده ايم .
ما آرام آرام مسئوليت رفتار ، گفتار و حتي افكار خود را به عهده مي گيريم :
وقتي نوع عملكرد من روي گروه اثر مي گذارد پس بايد مسئوليت آن را بپذيرم .

ما سعی میکنیم منافع

نوزادي را در نظر بگیریم كه

هنوز به دنيا نيامده است

ولي قرار است كه توسط انجمن ما پاك شود!!!
-فرار از همکاری کردن با اعضای گروه در جهت بهترشدن جلسات وبیرون امدن از جلسات اداری .
_رای دادنهای رفاقتی در جلسات(منشی وخزانه دار.....)
_رساندن ضرروزیانهای شدید به اعضای جامه مثل زرنگی در صفهای عمومی _تخریب اتوبوسها و وسائل
نقلیه-ورود عیر مجاز به اماکن مردم مثل باغ ها وغیره -برهم زدن ساعتهای استراحت مردم در نیمه شب با
اوباش گری و غیره- در نظر گرفتن حیثیت .آبرو وناموس مردم با رفتار های ضد اجتماعی .
-فرار از محیط کار در ساعتهای کاری واداری واستفاده های شخصی از لوازم محیط کار بدونه کسب اجازه
از صاحب کار
- تخریب های خانوادگی واثار سوء در آنان مثل:فروختن لوازمی که من اصلا در انها سهمی نداشتم مانند:طلا و
لوازم برقی وغیره -گرفتن آزادی از اعضای خانواده ومحدود کردنشان وهم چنین محرومیت در ارائه . نقطه
نظرات وعقایدشان -برهم زدن اسایش خانواده وبخاطرلذت جوئیهای شخصی -قسمت های اعظم علت این گونه رفتارهای
خلاف سنت اول داشتن بیماری اعتیاد میباشد وهم چنین ما به خاطر گیر دادن به یک مسئله جزعی
همیشه به جمع ضرر میرساندیم وچون ما دارای غرور وخود خواهی های متور میبودیم وهستیم به همین
دلیل زیر بنای این گونه رفتار ها خود خواهی ماست وعادت ماست که همیشه خلاف سنت رفتار کنیم .
واگر میخواستیم که طبق این سنت رفتار کنیم باید بجای غرور و ترس از عشق و ایمان - استفاده می کردیم و
منا فع جمع را در نظر می گرفتیم وبا تر کیب نشدن اشتباهات تکرار شده به دیگران واطرافیانمان ضررو زیان نمی رساندیم
: عمل كردن برخلاف منافع مشترك

2: شخصيت را به اصول ترجيح دادن

3: ناسازگاري در برابر رأي وجدان گروه

4: تأئيد NGO هاي ديگر

5: رعايت نكردن سكوت و ايجاد بي‌نظمي در جلسات

6: مشاركت غيراصولي و سرويس‌دهي غير اصولي به تازه وارد

7: پيشنهاد دادن غيراصولي در جلسات اداري
در اوایل ورودم به برنامه با بچه ها کلوپ می زدیم و آقاجون بازی ( باند بازی )هم بین ما رواج داشت .

اوایل جلسه ای که می رفتم در پارکی بود و قبل از جلسه با بچه ها حرکات نامناسبی داشتیم و این به امنیت گروه ما لطمه می زد و خلاف سنت یکم بود .

اوایل ، در مواقعی به خاطر عدم تحمل دیگران با آنکه کاری نداشتم از شرکت در جلسات اداری گروه طفره می رفتم و حتی گاهی به همین دلیل به جلسه هم نمی رفتم! چون احساس می کردم به نظر من اهمیتی نمی دهند ( گاهی پیش می آمد که من نظر درستی در موردی داشتم ، اما گروه کار دیگری می کرد و ضربه می خورد ) . من می خواستم خدمتگزاران را کنترل کنم تا کاری را که من می خواهم انجام دهند چون فکر می کردم به خاطر تجربه ام باید حرف من را بدون مراجعه به وجدان گروه انجام بدهند!

متاسفانه گاهی اوقات مشارکت هایم به سمت تیراندازی به سوی دیگر دوستان می رفت . می خواستم جواب مشارکت آنها را بدهم و ناخواسته گمنامی خیلی ها را می شکستم .

در اوایل ورودم به انجمن به جلسه ای در شمال شهر می رفتم که مختلط بود . نیت من صحیح نبود ، بنابرین چیزی از آن جلسات نگرفتم!

در گروه ما شخصی بود که نماینده بین گروهی بود و من به دلایل شخصی از او خوشم نمی آمد! با اطلاعاتی که از زندگی خصوصی او داشتم در گروه ترور شخصیتی اش می کردم تا عاقبت در جلسه اداری او را برکنار کردند و من به هدفم رسیدم!!!