انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 5-چندمثال درمورد زیر پا گذاردن این اصل پس از پیوستن به انجمن بنویسید
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
چندمثال درمورد زیر پا گذاردن این اصل پس از پیوستن به انجمن بنویسید
+ دارم یاد می گیرم که در جلسات بهبودی و اداری به کسی امر و نهی نکنم .
+ سعی می کنم قبل از اینکه تصمیمی بگیرم کاملا به حرفهای مخالف و موافق گوش بدهم و بعد از سبک و سنگین کردن نظرات رای بدهم .
+ اگر رای گروه مخالف رای من بود ، آنرا می پذیرم و تسلیم می شوم حتی اگر مطمئن باشم نظر من درست است .
+ سعی می کنم بین هیچ یک از اعضاء گروه فرقی نگذارم ، حتی کسی که مصرف کننده است و به جلسه آمده ! چون ممکن است اراده خداوند از زبان همین آدم بیرون بیاید .
+ هر جا که لازم باشد بدون ترس از قضاوت دیگران حرف و نظرم را می گویم ، حتی اگر همه مخالف نظر من باشند . اما بدون لج بازی و خصومت با افرادی که مخالف من هستند . سعی می کنم با همه اعضاء گروه دوست باشم بخصوص با آنها که با نظرات من مخالفند ، چرا که الان معتقدم این افراد بهترین آینه ها هستند و مرا دقیقتر به خودم نشان می دهند .
+ به دلیل مسئولیتی که متوجه من ( و همه افراد گروه ) است ، در تصمیم گیری های گروه سرسری عمل نمی کنم . تا آنجا که لازم است در مورد شخص کاندید یا موضوع رای گیری اطلاعات می گیرم و بعد رای می دهم .
+ اگر شخص لایقی برای خدمت در پستی که دارم باشد ، حتما از او حمایت خواهم کرد و به منظور گردش رهبری در گروه ، برای خدمت مجدد کاندید نخواهم شد ...
موارد زیر میتواند زیرپاگذاشتن این سنت باشد۱ ناسازگاری کردن۲ تحمیل عقاید شخصی به گروه۳ نفوذ اشخاص محبوب و قدیمی در گروهها ۴ استفاده از چهره‌های تکراری برای خدمات۵ عدم توجه به عقاید مخالف ۶ تکروی کردن۷ خودمحوری کردن۸ انجام خدمات خودسرانه بدون توجه به اساسنامه گروه۹ سایر موارد
-به دلیل داشتن خود محوری شدید وهم چنین سلطه جوئی وتائید طلبی که از شاخه های بیماری ماست گاهی
از اوقات خواست خودمان را بر اراده خداوند ووجدان گروهی تر جیح میدهیم .
-گاهی دوچاره احساس بر تری که تقطه مقابل احساس حقارت است در جلسه میشویم وبجای این که خدمت
خود را در جلسه به عنوان یک خدمت گذار مورد اعتماد به نحو احسن انجام دهیم.نقش رئیس یا صاحب جلسه
را بازی کرده وهر جلسه وگروه حکومت میکنیم .
-بعضی اوقات در جلسات اداری یا هیئت نماینده گان ویا در اوایل باکی به دلیل نداشتن دانش وتجربه کافی ما
رای دانهای ما بر بایه خود محوری وکم ایمانی وکم عقلی ماست ومنافع گروه را در نظر نمی گیریم.
-کاهی در مقابل وجدان کروه (هر چند که احتمال دهیم اشتباه باشد )چنگ میکنیم وتسلیم نمی شویم وسعی میکنیم
که از حالت بندگی خارج شده وسر راه خداوند قرار بگیریم ونقش خداوند را بازی کنیم ((خودرائی- تحمیل
گرایی-سلطهگرایی))
+ در گذشته و هنگام خدمت در گروه در مواردی با غرض ورزی شخصی کار کرده ام . مثلا در جلسه اداری با رایزنی هایی که با اعضاء قدیمی داشتم به ناحق؟ موجب انتخاب یا انتخاب نشدن شخصی شده ام .

+ در گذشته گاهی وقتها به دلیل اینکه نتوانستم در تصمیم گیری ها اعمال نظر شخصی کنم ، گروه را موقتا ترک کرده ام و به وجدان گروه توجهی نکردم .

+ متاسفانه در مواردی در انتخاب خدمتگذاران کم توجهی کرده ام و مثلا چون فلانی کاندید را تایید کرده بوده من هم به او رای دادم و بعدا آن شخص نتوانسته خدمت خود را درست انجام دهد .

+ متاسفانه در مواردی پیش آمده که شخص تازه واردی ( یا کسی که پاکی اش کمتر از ما بوده ) نظری داده و من حرفش را قبول داشته ام اما به خاطر پاکی کمترش به حرفش اهمیتی نداده ام .

+ درگذشته با اینکه اشخاص واجد شرایطی برای خدمت بودند ، باز هم خودم را برای خدمت کاندید می کردم و معمولا اعضاء به من رای می دادند!