انجمن بانیان بهبودی

1)ایاحاضر هستی ببذیری هیچ قدرتی در برابر شهوت نداری؟
2)ایا خواستار باکی و ازادی از اعمال و افکار همیشگی شهوت برای 24 ساعت اینده هستی؟
3)ایا حاضر هستی هر کاری که لازم و ضروری برای حفظ کردن باکی خود در 24ساعت اینده انجام بدهی ؟
...که میتواند شامل این کارها باشد:
1- صداقت شدید
2-دعا به درگاه خدا
3-تماس با بقیه
4-بخشیدن همه رنجشها و خشمها
5-رد کردن تمامی ضربتهای شهوت (مواردی که باعث تحریک تو می شوند مانند :تصاویر بیرونی و درونی که در قوه مخیله هستند)
6-مطالعه ی کتابها و مطبوعات :
الف) الکلی های گمنام
ب)دوازده قدم ودوازده سنت
ج)معتادان جنسی و بقیه ی نشریات
7-شرکت کردن در جلسات
8-تعیین کردن مرز(نانند نگاه نکردن فیلمهایی که صحنه دارند، نگاه شهوت امیز نکردن، با بعضی از قسمتهای بدن خود تماس نداشتن)
9-قدر دانستن، سباسگذار بودن(میتوانی کارهایی را که به باکی و بهبودی تو کمک می کند در این لیست روزانه وارد کنی
4)ایا میدانی ودرک میکنی که خداوند تو را باک نگه میدارد نه این تجدید باکی روزانه ، اما کمک می کند که از خودمان باخبر و جوابگوی بقیه باشیم.
5)ایا میدانی و درک می کنی این تجدید فقط برای 24 ساعت می باشد و فردا تو ازاد هستی که راه دیگری را انتخاب کنی؟
6)ایا حاضری که هم اکنون با من ،خواست و زندگی خود را به مواظبت ونگهداری خداوند یرگردانی ،خوداوندی که تا دیروز تو را باک نگه داشته و از نتیجه کامل شهوت تو در گذشته مواظبت کرده؟
7)ایا در 24ساعت گذشته کارهایی انجام دادهای که باعث شرمندگی تو شود؟(کجاها ناصادق . خودخواه ،بی ملاحظه،ترسان و... بودی؟)
8)ایادر24ساعت گذشته کارهایی انجام داده ای که باعث شود از خدا سباسگذار باشی؟(با یاری خداوند ،کجاها متواضعفناخودخواه ،باملاحظه،صادق با اینکه سخت بوده،باجرات و... بودی؟)
9)ایا برنامه ریزی کرده ای ویا قصد داری کاری در24 ساعت اینده انجام بدهی که ممکن است باعث شود شرمنده شوی؟
10)حداقل یک چیز را نام ببر که هم اکنون به خاطرش از خداوند سباسگذار هستی؟

 

من با معرفی خودم به عنوان معتاد جنسی پذیرفته ام هیچ قدرتی در مقابل شهوت ندارم من حتی نمیتوانم یک خاطرات جنسی که در گذشته برایم اتفاق افتاده بود درون ذهنم مرور کنم ختی در مقابل تخیلاتم ناتوان وبی قدرتم .

من اقرار میکنم در برابر شهوت قدرتی ندارم حاضر هستم برای شهوت نکردن هر کاری که نه ولی سعی میکنم صداقت داشته باشم با خودم وهمچنین امروز یک جلسه معتادان جنسی شرکت کردم مشارکت کردم نشریه نخوندم پرهیزهایی که برای خودم لیست کردم تا حدودی رعایت کردم از جمله نگاه نکردن به فیلم ..عکس ..بازگو نکردن خاطرات جنسی ..تنبلی نکردن با مهربانی با همسرم رفتارکردن ..عصبانی نشدن..ولی یک تماس با یک دوست همدرد مخالف داشتم به ظاهر کمک بود ولی پشت این کمک شهوت و لذت جویی بود من عاجزم در برابر شهوت و برنامه ریزی برای 24ساعت آینده نکردم و همچنین برای سلامتی پاکی و داشتن همسری مهربان و رئوف از خداجون سپاسگزارم شکر............

خدایا شکرت امروز هم گذشت ومن از درون از خودم راضی هستم با خداوند رابطه ام آگاهانه تر شده امروز به عواقب کارهایم بیشتر فکر میکنم امروز به کسی یا کسانی سعی میکنم خسارت نزنم خدایا شکرت میکنم با تمام وجودم

خدایا شکرت میکنم ترسامو از من گرفتی ومیتونم امروز م را با نگرانی فردا سپری نکنم و از عواقب کارهایی که امروز کردم آگاهم و اگر نتیایج خوبی نداشت میپذیرم و دیگران را مقصر نمیدانم و این طرز تلقی من را مدیون شهوت نکردن میدانم چون در گذشته که پاک نبودم ترافیک فکری در مورد یک رابطه یا تصویر سازی از یک جنس مخالف چنان مرا مشغول کرده بود که نمیتوانستم واقع بین باشم و خودم را مسبب تمامی مشکلات .....خداراشکر میکنم با تک تک سلولهایم خیلی دوست دارم خداجون

سلام امروز حال زیاد خوبی ندارم وظایفم را به خوبی انجام ندادم تنبلی بی تفاوتی به مسیولیتهای زندگیم همسرم امروز شهوترانی کردم البته برون ریزی نداشتم ولی انرژی زیادی از من گرفته شد میخواستم خودمو آروم کنم ولی فراموش کردم باید بوسیله نیروی برتر خداوند این کار را انچام دهم تماسهام خیلی کم شده مطالعه هام کم شده این ها دلیل بر رفتن سراغ آشنای قدیمی مثل سکس یا هر مخدر دیگری که منو آروم کنه اما به چه قیمت !.......خدایا کمکم کن تا نواقص های جو رواجور را از من بگیر التماست میکنم .شکرت خدا

سعید هستم یک معتاد جنسی متاسفانه پاکیمو از دست دادم ویک عذاب وجدان بدی گرفتم واین بخاطر جدی نگرفتم بیماریم بود بچه ها پاک زندگی کردن خیلی قشنگه واقعا لذت داره از خداوند عزیز میخوام بهم کمک کنه تا بتونم از مهلکه جون سالم بدر ببرم خدایا از شما خواهش میکنم التماست میکنم هوامو داشته ای منبعد هم داشته باش تا با این خیانتی که در حق همسرم روا داشتم بتونم با حضور تو در قلبم از عذاب وجدانیکه دارم کمی کم کنم

سلام دوستان..پاکیم 32 روزه..2 روزه به شدت وسوسه هستم..با راهنمام هم صحبت کردم..کتاب جلوی دستمه ولی بشدت وسوسم...خواستم یه بار دیگه اقرار کنم...دعا هم میکنم ولی این فکر لعنتی ازم دست برنمیداره..دعام کنید