2014-01-03، 12:35
2014-12-23، 07:49
بله این تغییرات با صبور بودن برای من که خیلی عجول بودم، در اصل من اصلاً صبر نداشتم و از طرف دیگر چون به من مهلت شش ماهه داده بودند و پنج ماه را در درد و غم و ترسهای خودم بسر میبردم، متوجه شدم در این مدت باید به خودم میرسیدم و با مهربانی باخودم برخورد میکردم. به جایش تا میتوانستم به خودم و خانواده و دیگران صدمه زدم. برای یک ماه باقی مانده به جلسه خودیاری رفتم و با صحبتهایی که شنیدم و دوستی که به من پیام صلح و آشتی را داد متذکر شد که همه صلح و آشتی باید بسمت خودت باشد، تو بیمار هستی و مراقبت و مواظبت از یک بیمار عملی پسندیده و انسانی است. در کلام این همدرد پایامی بود که از طرف خالقم به من رسید و من از همان شب با اراده و قدرت خداوند که بر جلسه ما حاکم است، دلگرم شدم و 28 آبان سال1377 موادمخدر و قرص و سیگارم را قطع کردم و به این وسیله چند منظور داشتم، اول اینکه با احساس توانایی که خداوند به من داد، از سیگار که سالها بین انگشتانم و روی جیب سمت قلبم جاخوش کرده بود، بیرون انداختم و سالها شکستم را جبران کردم و اینکه من هرموقع میخواستم سیگار و موادم را ترک کنم دوبرابر میشد و اینکه خودم را فردی بی اراده و بی غیرت میدانستم، بدون استفاده چیزی موفق به این کارها شدم و من تغییر و رُشد خودم را ازهمان تاریخ شروع کردم و پشتوانه من خداوند مهربان بود و هست...