انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 3. چگونه اختيار زندگي و اراده‌ي خودرا از دست داديد؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
3. چگونه اختيار زندگي و اراده‌ي خودرا از دست داديد؟
با شروع درد و از کار افتادگی و خراب شدن اوضاع کاری و مالی در قسمت روابط عمومی هم اثرخودش را گذاشت و من با این همه تلاش بالاخره متوجه شدم که بیماری سرطان گرفتم و از وقتی این موضوع را فهمیدم همه امیدم را از دست دادم و خصوصاً وقتی متوجه شدم بیشتر از شش ماه دیگر زنده نیستم، تمام مکانیزم احساسی و روانی و تفکراتم به هم ریخت و در عرض پنج ماه به اندازه کافی دست به خلاف و کارهای احمقانه و خطرناک مانند خوراندن مرگ موش به اعضای خانواده و خودم در طی دوبار نشان دهنده عدم کارآیی مناسب مغزم و خارج شدن اختیاراتم از دست و مسلط شدن بیماری ناامیدی و افسردگی مزمن، قابلیت پدری و همسری و مراقبت ومواظبت از خودم را مخدوش و تخریب کرد. من بقدری ناامید شده بودم که میخواستم دست به هرکاری که کله خرابم تشخیص میداد بزنم. من وقتی اختیار خودم را از دست دادم، ترس از مردن و آوارگی همسر و فرزندانم را سناریو سازی کردم و از روی بدبختی میخواستم آنها را که بیگناه بودند، از بین ببرم. خودمحوری من از روی اراده پوشالی و بیمارمن سرچشمه گرفت و من بجای ارتباط و دعا همان کارهای از روی بی اعتقادی را انجام میدادم...