انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 2. چگونه اختيار خود را از دست داديد؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
2. چگونه اختيار خود را از دست داديد؟
من به مدت حدوداً سه سال به هر تخصصی که میشناختم و یا معرفی میکردند، مراجعه میکردم و آنها هم مرا وادار میکردند آزمایش خون و ادرار و مدفوع و حتی عکسبرداری ساده و رنگی و اسکن بگیرم. هرکدام با بُرد تخصصی خودشان مدتها من را معطل خودشان کردند و فقط هزینه بودکه پرداخت میکردم وداروهای مختلف ومسکن وروانگردانهای گوناگون میخوردم، هرروز عصبی تر ولاغرتر میشدم و هیچ نتیجه هم نگرفت. بقدری درد داشتم که خیلی کمتر به کار میرفتم و هرچه پس انداز داشتم را صرف این متخصصان کردم و هرروز خیلی ناامیدتر از روز قبل میشدم. خودم احساس میکردم که حتماً بیماری لاعلاج و سختی دارم که پزشکان به اینگونه با من رفتار میکنند. بقدری دچار بیچارگی شده بودم که هرکسی راه و روش درمانی سنتی و یا زیارت از اماکن زیارتی و داروهای سنتی و علفی و حتی سراغ دکتر نباتی ها میرفتم. احساس وجود بیماری سرطان به نوعی خودش را در وجودم اعلام حضور خود را نشان میداد و من هم در اثر ترس و استرس و افسردگی اختیاراتم رادر روابط خصوصی و اجتماعی و قابلیتها و وظایف ارتباط روحانی و معنوی خودم تحت تأثیر سرطان قرار داشتم و روز به روز اختیاراتم را بیشتر از قبل از دستم خارج شده بود و در اصل دچار آشفتگی در زندگیم شده بود...