انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 3. آيا عقايد مذهبي داريد؟
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
3. آيا عقايد مذهبي داريد؟
من در خانواده با عقاید متضاد و افکار مالیخولیایی نزرگ و تربیت شدم، از همان دوران طفولیت مادرم نذر کرده بود من در راه امام حسین قمه بزنم و حدوداٌ هفت ماهه بودم با یک تیخ چهار ضربه روی سرم میکشید و من تا سن پنج سالگی بزور اینکار را مادرم با کمک اطرافیان رو سرم تیغ میکشید و من هنوزم هم درد بریده شدن پوست سرم را احساس میکنم و همیشه توسط پدرم به مسجد میرفتم و زنجیر میزدم. ولی حکمت اینکارها را نمیدانستم و کسی هم توضیح قانع کننده به من نمیدادند و فقط میگفتن که باید این عزاداری را حفظ کنیم و تعصب داشته باشیم، دشمن زیاد است و باید از امامان خودمان دفاع کنیم و اگرهم شد در راه اعتقاد خودمان بمیریم شهید هستیم. من نمازم را در سن شش سالگی از پدرم آموختم و با گرفتن وعده پول از پدرم برای امواتش روزه گنجشگی میگرفتم و بیشتر در مراسم مذهبی بودم و از خود و فلسفه مذهب چیزی درک نکردم و هر موقع از والدینم راجع به مذهب می پرسیدم چیزهای عجیبی میشنیدم. چون والدین من سواد نداشتن و در ضمن مخالف عقاید و اعتقادات هم بودند و حتی نماز و روزه و ذکر دعای هم را قبول نداشتند و بیشتر با هم سر عقایدشان که هر کدام معتقد بودند خودشان بهتر از آن یکی میدانند. من هم با این دو عقیده با مذهب که چه عرض کنم، با خرافات و اوهامشان چیزهایی آموختم. من باید به اندازه سن و سالم با خدای مهربان آشنایی پیدا میکردم، مادرم چنان هیولایی از خداوند را برایم ترسیم کرده بود، که در خودم نمیدیدم به سمتش بروم، به مادرم گفتم پس چگونه دعا کنم: گفت به انبیاء و امامان متوصل شو...