2014-01-03، 01:26
2014-12-26، 10:49
انگیزه من زنده ماندن و پیدا کردن سکون و آرامش بود و متوجه شدم که باید این راه را تا انتها ادامه دهم. آرامش و احساس مسرتی که با آمدن به برنامه و کارکرد تا اینجای قدمها باعث شد که اعتمادبه نفس خاصی پیدا کنم. من چهل و پنج سال درگیری ذهنی و خودمشغولی مغزی داشتم، خیلی آرام شده بود. امیدواری زیادی پیدا کرده بودم و خصوصاً کسانی را که در گروه سرطانیهای تحت مداوای پزشکان دیده بودم، همگی به رحمت حق رفته بودند و در بینشان فقط من زنده مانده و سرحال بودم. این اتفاقات برای من که فقط یکماه دیگر به تمام کردن زندگیم وقت مانده بود، یک معجزه واقعی بود. من الگوی کسانی شدم که باورود به جلسات و کارکردن این اصول و قدمها با گرفتن روحیه توانستند وقفه ای در مرگشان پیش بیاورند...