انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: کتابخوانی قدم سوم (سرطانی ها)
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
قدم سوم
کسی است که می توان به او اعتماد کرد.
ما تصميم گرفتيم كه اراده و زندگي‌مان را به خداوند بدان‌گونه كه اورا درك مي‌كرديم بسپاريم.
اقرار به عجز و عدم كنترل درد و درمان بيماري سرطان و آشفته شدن زندگي در اثر داشتن این بیماری و مطابقت با اصول خودیاری قدم اول و نداشتن سلامتي عقل در قدم دوم، كه با رفتارهاي غیرقابل باور و اصول انسانی جنون‌آميز، به خودمان صدمه مي‌زديم و باور قدرت‌برتری که اگر اجازه بدهیم به ما کمک خواهد کرد، در قدم دوم، مارا مجبور به تفكر در مورد اين دو قدم خواهد كرد، كه حالا پس از این دو قدم چه اتفاق واقع مي‌شود؟
در افکاری معنوی و صادقانه به خودمان مي‌گوييم، تو كه در دروان بیماریت برای درمان و کنترل درد، ناتوان و عاجز هستي و با افکار منفی و ناامیدی زندگي‌ات را هم به آشفتگي كشاندي. اين اعمالي كه از تو سرزد هم بيش‌تر مربوط به نداشتن سلامتی عقل خودت بوده است!
پس با اين حساب و كتاب صادقانه که از خودمان کشیدیم متوجه شدیم كارمان در آمده است، حالا چه‌ كار بايد بكنيم؟
هنوز مسئولیت و پذیرش بيماري خودمان را بصورت جدي هم به عهده نگرفته‌ايم. با كار كرد دو قدم قبلي خودمان را هم از خودمان گرفته‌ايم! با تفکر و مرور و بکارگیری اصول خودیاری در اين قدم‌ها با قدرت‌برتر از خودمان نیز آشناتر مي‌شويم. قدرتي كه قبلاً وجود و كارآيي‌اش را باور و فكر نمي‌كردیم، گاهی درمورد اين قدرت با دوستان قديمي انجمن مشورت کردیم و متوجه شديم كه اين نيرو به صورت دائمي در كنارمان بود و هست و خواهد بود. ما فقط بلد نبوديم آن‌را شناسايي و اجرا کنیم و بکار بگیریم و از قدرتش بهره ببريم. تفكر منطقي در اين مسئله چنين بود، ديديم براي درك درست از قدرت برتر بايد دست از قدرت و اراده‌ي خودمان برداريم و به خودمان به عنوان یک بیمار نگاه کنیم و بهترین احساسات و امنیت عاطفی ممکن را به این بیمار هدیه دهیم. ما فقط نیاز به ترحم و دلسوزی خودمان داریم، نه کسی دیگر و هرگز از خودمان مهر و عطوفت خود را کم نکنیم، زیرا ما بخود در اثر اذیت و آزار دادن خودمان بدهکاریم و این بهترین جبران خسارت با خودمان است و از این به بعد پرستاری دلسوز و مراقب خودمان هستم و یار خودمان در این وادی و در کنار این خودیاری و از قدرت و اتحادي كه حاكم بر گروه سرطانیهای ایران است و همانگونه که سايرين از آن بهره‌مند هستند بهره بگيريم!

(همیاران)
اراده و قدرت فردي (اتکا به خود) مي‌تواند سد و مانع‌اي محكم در رابطه‌ي ما و اين قدرت‌برتر باشد. اینکه من خودم قادرم بدون کمک گرفتن از کسی به خودم کمک کنم و یا با متحمل هزینه گزاف به خارج از کشور میروم و توسط پزشکان معروف خارجی شفا پیدا خواهم کرد. البته این نظریاتی شخصی هستند و ماهم به آنها احترام میگذاریم، چون اصول ما این است که نه با کسی مخالفت کنیم و نه موافقت نماییم. اصول ما فقط تجربیات شخصی و حوزه میدانی ماست و از این اصول استفاده و بهره وری میکنم. ما متوجه شدیم وقتي به نقطه‌ي تسليم مي‌رسيم، احساسي از اميد و انرژي مثبت را در خودمان درك خواهيم كرد. ممکن است این رویه ما با اعتقادات و عقاید و نظر کسی همخوانی نداشته و با ما مخالف باشند. اتصال ما به گروه سرطاني‌ها و ارتباط با دوستان بهبودي، مارا از انزواي روحي، رواني، جسمي، تنهايي مزمن و احساس غريبي و ترس از مُردن خارج می‌کند و ما برای روحیه گرفتن و براي زنده ماندن در کنار آنها تلاش خواهيم كرد، اقرار به عاجز بودن در کمک و درمان خود و آشفتگي در قدم اوّل و نداشتن سلامتي عقل و باور به حمايت قدرت برتر و امیدواری به خالق خودمان، آمادگي برای برداشتن قدم سوم را بخود مي‌دهیم. كه با خيال آسوده‌تر، آشفتگی زندگي، اراده مخرب و ناتوانی در درمان بيماري و افکار منفی و سناریو ساز و کنترل دردهای خود را به خداوند مهرباني كه خودمان درك مي‌كنيم بسپاريم!
در اين قدم مي‌آموزيم كه چگونه و در كجا و چه وقتي عجزها و ناتوانی خودمان و از طرفی نداشتن سلامتی عقل خود را که به وجودمان صدمه میزنیم را به خالق مهربان خود بسپاریم و تنها به خودمان که نیاز حیاتی داریم برسیم. ما تا رسیدن به نقطه سلامتی عقل میسپاریم و اين سپردن را با اصولی منطقی و بطور لحظه ای و روزانه انجام دهيم، مي‌دانيم كه غدد رو به رُشد سرطان كار خودش را بدون توقف و کاملاً بیرحمانه انجام مي‌دهد، ما هم طبق عادتی که داریم با ترسیدن و داشتن استرس قصد نابودی خود را داریم و با چشماني خيره و دريده و کاملاً نااميد در انتظار مرگ زودرس خودمان لحظه‌شماري مي‌كرديم. اين چرخه‌ي دردآور تا وقتی که ما اجازه میدهیم به گردش خود ادامه مي‌دهد. فقط چيزي كه با ما ناجور بود و در کنترل ما نيست، توازن دادن و چاره جویی در اين چرخه‌ي دردناك است، كه میدانیم در خود و قدرت ما اين توازن و تعادل وجود ندارد، براي رهايي از اين وضعيت، قدم سوم حاضر است تا به ما كمك كند.
به غير از خودمان كسي ديگر وجود دارد!
اين خيلي اهميت دارد كه باور داشته باشيم اين دنيا تحت مديريت بسيار دقيق مدبري دانا و حكيم و ناظم و ناظری هوشیار است. سپردن اراده و زندگي‌مان به اين معني است، كه همه چيز را به همان صورت كه است بپذيريم و از قدرت انسانی و اراده‌ي مخرب خود كه دائم مارا در حالت نااميدي نگاه مي‌دارد، دست برداریم. قدرت انسانی و مال و اموال و اراده ما وقتي قدرت كنترل درد و بهبودی از بیماری سرطان و برطرف کردن مشكلات ما و كارآيي درست را نداشته باشد، بهتر است آن را کنار بگذاریم و گول قدرت فردی و اراده خود را نخوریم. چون توقع و انتظاري كه ما از قدرت انسانی و اراده‌ي خود داريم، ما را در حد و حریم خداوندی که نیستیم نگه میدارد و توهم خودکفایی و خودمختاری و استقلال باعث انحراف فکری ما میشود. چون در این رابطه فقط خداوند قادر است، ما را شفا دهد و یا آشفتگی زندگی ما را درست و احيا و بر طرف كند. اين به معني دراز كردن دست‌‌هاي‌مان به سمت كسي است كه به خاطر ابتلا شدن‌مان به سرطان از او دلخوریم و رنجش داريم. شايد با خودمان فكر كنيم كه اگر مارا مبتلا نكرده بود، هيچ نيازي به اين همه دردسر و ترس و استرس نداشتيم. اين‌گونه افكار به غير از اين‌ كه مارا نااميد و افسرده بكند، كار ديگري برای‌مان انجام نمي‌د‌هد. متأسفانه نگرش خودمان و اطرافیانمان و ديگران به سرطان كاملاً ناآگاهانه و غير منطقي است. متوجه هستیم آن‌ها اصلاً با ما همكاري و مشاركت ندارند. اگر نسبت بر احساس آنها ما حساسيت داشته باشيم، كه غالباً و اکثر ما داريم، مي‌توانند به راحتی با یک دلسوزی و ترحم بیمورد حال مارا خراب كنند. آن‌ها با ترحم و دلسوزی خود مارا قبل از مُردن دفن هم كرده‌اند. عبور كردن از مرحله‌ي سپردن در اين قدم، به ما دلگرمي مي‌دهد و باعث مي‌شود تا با خيال راحت به برنامه‌ي بهبودي برسيم و دست از بهانه‌جويي‌ها برداريم. ما نياز به اوقات زیادي داريم، كه در گذشته دائم آن‌را براي چه‌‌كنم چه‌كنم و ترسیم وحشتناک در نوشتن سناریو مُردنمان تلف مي‌كرديم. ما بايد پايه‌ي زندگي‌مان را برروي پذيرش واقعيت‌ها و خلع يد از قدرت و اراده‌ي پوشالي خودمان بكنيم. اين را باید بدانيم كه ما وقت كمي داريم، اگر اين وقت باقي‌مانده را در آموزش اصول معنوي اين قدم‌ها به كار بگيريم، وقت زندگی خواهيم داشت. اصول خودیاری این سه قدم به ما زندگي و ارزشمندی و تولدي دوباره مي‌دهد. پذيرش وجود بيماري سرطان در خودمان يكي از جنبه‌هاي كليدي در درمان بيماري سرطان است. شايد اين موضوع را چندين بار شنيده باشيم، اما تصور اين‌ كه روزي خودمان نياز به تفكر درمورد آن‌را داشته باشيم، براي حمايت خودمان در مقابل اين بيماري وحشتناك به قدرتي مافوق قدرت‌هاي مخرب نیاز داريم. قدرتي كه ما فقط از وجودش خبرهايي جسته و گریخته شنيده بوديم. نمي‌دانستيم كه روزي خودمان نياز به اين قدرت خواهيم داشت، تا مارا در مقابل درد و مرگ زودرس بیماری سرطان حمايت كند. واگذار كردن اين مشكلات عظيم به كسي كه در همه‌ي احوال آماده است، تا به بنده‌گانش كمك كند. يك عمل و تفكر منطقی و عاقلانه‌اي است، كه شايد براي اولين بار آن‌را اجرا و عمل مي‌كنيم، ما نياز به اين حمايت داريم، اين را هم مي‌دانيم كه اين حمايت در كنار ساير حمايت‌ها مي‌تواند مارا در مسير اميد و زندگي بدون عذاب و مرگ قرار دهد.
البته نيرويي كه ما خواهان آن هستيم همواره درون و نزديك ماست.
اما ما بدلیل باورهای نادرست توانايي جذب و اعتماد كردن به اورا نداريم. اما مي‌داند كه ما اختيارات عادي زندگی خودمان را هم از دست داده‌ايم. او خودش مي‌داند چه چيزي براي ما خوب و يا بد است. اما به خودش اجازه‌ي دخالت در كارمان را نمي‌دهد، ما فقط كافي است كه از او كمك بخواهيم. اين كمك وقتي بر ما نازل می‌گردد، كه احساس کنیم همه‌ي درها به رويمان بسته شده است. ما فقط از او مدد بجوییم ما را یاری خواهد کرد، واقعیت این است که ما تاکنون از او کمک نخواسته ایم، بلکه همیشه خواسته های خود را بصورت لیست ارایه داده و عجله هم کردیم و از اینکه به خواسته خود نرسیدیم دلخوریم.
ما مسئول بيماري‌مان نيستيم، اما مسئول بهبودي‌مان هستيم!
ما اگر به اندازه‌ي كافي آرام باشيم و به خودمان اجازه‌ي تأثير كاركرد قدم‌ها را بدهيم، مهم‌ترين مرحله‌ي بهبودي ما آغاز مي‌شود. خصوصاً آرامش به ما اجازه مي‌دهد، تا چگونگي ارتباط و دريافت كمك و يافتن مسير درست را بياموزيم. خداوند كساني را حمايت مي‌كند كه خواستار كمك گرفتن از او هستند. او قادر به هركاري هست، ولي در زندگي ما بدون درخواست ما هيچ دخالتي نمي‌كند. چون ما مشكلي داريم كه بايد خودمان خواستار تغييرات آن باشيم. ما اگر افسانه‌ي قدرت اراده فردي و انساني خودمان را باور داشته باشيم، خودمان را مسئول مستقیم درمان و بهبودي‌مان خواهيم دانست. در حالي كه مي‌دانيم اراده و قدرت بشري ما قادر نيست حتي دقيقه‌اي مارا از درد كشيدن رها كند و یا در لحظات خاص به ما آرامش بدهد. بيماري سرطان مانند خيلي از بيماري‌ها به صورت پايه‌اي و ژنتيكي در ما مي‌باشد، بنابر عللي در ما عود کرده و رُشد كافي پيدا كرده است. همین علت باعث شد كه زندگي‌مان را به آشفتگي كشانده است. ما مسئول ابتلا به اين بيماري خود نيستيم، ولي بايد سعي كنيم كه خود را مسئول بهبودي‌ خودمان بدانيم و براي كسب سلامتي خود نهایت تلاش و كوشش را كنيم و با گرفتن روحیه خودمان را زنده و شاداب نگهداریم!
ما بايد دست از سر خودمان برداريم
چرا بايد دست از سرخودمان برداريم؟
زيرا خودمان مي‌دانيم كه توانايي اداره‌ي زندگی و شفای بيماري و كنترل دردهای خود را به تنهایی نداريم. امّا با رها کردن افکار منفی و رفتارهای ناسالم خودمان متوجه مي‌شويم، كه اين دنيا با تمام سيستم مرموزش، مدير و صاحبي دارد و ما هم مي‌توانيم با اتكال به صاحب خود در مقابل تمام ناملايمات، دردها و مشكلات بیماری سرطان موفق و سربلند شويم، سعی کنیم خودمان را با اراده و قدرت پوشالي و ثروت خودمان گول نزنيم. ما باپذيرش اصول معنوي و خودیاری اين قدمها شرايط بهبودي را براي خودمان فراهم خواهيم كرد. درك ما هرچه از خداوند باشد مربوط به خودمان است و با همان درک سعی کنیم به خالق خودمان وصل باشیم. دراثر تلاش‌هاي بدون نتيجه، افكارمان كوتاه و حساس شده است و از كوچك‌ترين ناملايمات آشفته می‌گردد. داشتن آرامش و صداقت با خود در اين قدم ابزار موفقيت است، ما نمي‌توانيم هم از خداوند كمك بخواهيم و هم راهي را برويم كه خود انتخاب كرده‌ايم. زيرا جواب نمیدهد چون خداوند به كساني كمك مي‌كند كه هيچ راه و چاره‌اي نداشته و از او درخواست کمک کرده باشند. كساني كه دست‌شان از همه جا و همه چيز كوتاه است. امتياز بزرگ افراد فقير و بي‌كس و تنها اين است، كه اگر به راستي به خداوند تكيه كنند، قدرت فراواني در جهت شفا و کنترل درد خود كسب خواهند كرد. زيرا آن‌ها قبلاً تمام راهي را كه بايد بروند، رفته‌اند و همه‌ي راه‌هاي كمك‌گيري را امتحان كرده‌اند و عدم موفقيت خودرا كاملاً پذيرفته‌اند. شرايط سپردن اراده و قدرت خود را به خداوندي كه درك مي‌كنيم چگونه است؟
اين موضوع مسئله‌ای است كه تمام اعضای قديمي و تازه‌واردان از خود سؤال مي‌كنند. سپردن اراده و زندگي‌مان امضاء كردن يك قرار داد نيست، يك تصميم‌گيري و تفكري كاملاً سودمند و ساده مثل زماني كه شما چيزي را به صورت امانت به كسي مي‌سپاريد است. همان‌طور كه مي‌سپاريد به همان راحتي هم مي‌توانيد امانت خودرا پس بگيريد. به همين سادگي اصول سپردن انجام مي‌شود. اين را بدانيد و باور كنيد ما فرزندان و بنده‌گان بيمار و نیازمند خداوند هستيم و او مارا خارج از باورهاي بيمارگونه‌ي ما، دوست‌مان دارد و نگران عملکرد ماست. او مي‌خواهد به ما با درخواست که از خودش داشته‌ایم كمك كند. ما اعضاي قديمي هركدام تجربه‌ي خاص و چگونگي سپردن را داريم، ما با سپردن اراده و زندگي‌مان به خداوندي كه درکش کردیم، توانسته‌ايم بر خلاف نظريات علوم پزشكي و متخصصان اجتماعي به زندگي خود در آرامش ادامه دهيم و تاکنون زنده بمانیم. اين معجزه را در کار کرد اين قدم و حتي قبل از كاركرد اين قدم در خودمان ديده و از آن بهره‌مند بوديم. ما قبل از ابتلا شدن به سرطان هم معجزاتی در زندگی خود داشته و باور و اعتقاداتی هم داریم. میتوانیم همان باورها و اعتقادات خود را پرورش داده و تقویت کنیم!
اجازه مي دهيم به ما كمك كنند!
در قدم دوم ما نيروي برتر و يا كسي را پيدا كرديم كه حاضر است به ما كمك كند، درباره‌ي او در اين قدم به اندازه‌ي كافي تحقيق و تفحص میکنیم و مقداري به او اعتماد كرده و در قدم سوم به توصيه‌هاي وي گوش مي‌سپاريم. در قدم اول اقرار كرديم كه ما نمي‌توانيم و برای کمک بخودمان عاجز و ناتوانیم، در قدم دوم معتقد شديم كس ديگری وجود دارد که قدرتش ازما بيش‌تر و برتر است و مي‌تواند افسار زندگی ما را بگیرد و بمقصد برساند، در قدم سوم تصميم مي‌گيريم كه دستش را براي كمك کردن به ما باز بگذاريم و اراده‌ي ضعيف و قدرت كوچك و وسوسه ی ثروت خود را از مسيرش كنار مي‌كشيم.
(اگر خواهان آن چيزي كه ما داريم هستيد، همان كاري را انجام دهيد كه ما انجام داده‌ايم)
شايد شما باز هم آنقدر نااميد و مضطرب شده اید که معتقد باشيد، اين اصول احمقانه است. از شما مي‌پرسيم و شما هم سعي كنيد صادقانه و روشن‌بينانه پاسخ دهيد. آيا به انتظار مرگ بودن و زندگي نكردن احمقانه است و يا با اميد و در جمع بودن و به مرگ فكر نكردن احمقانه ‌است؟

در نظر داشته باشيد.
اصول خودیاری برنامه‌ي سه قدمي سرطاني‌ها يكي‌از قدرت‌هاي برتري است. كه مي‌توانيد به همراه مشاوره و درمان، راهي براي بهبودي خود برای شفا انتخاب كنيد. در اين قدم با مشكلاتي كه ممكن است در مسير شما ايجاد شود، رو به رو میشويد و براي حل آن اقدام كنيد. اگر شما مشكل پزشكي و درماني داريد، حتماً به بيمارستان برويد و مشكلتان‌ را با پزشك‌تان درمیان بگذارید.