كنترل وخشم لذت هايي هستند كه ساليان سال با ان لذت ها زندگي كردم ومن در زمان مصرف چون كنترلي نداشتم وبرده مواد مخدر بودم حق تصميم گيري ازمن گرفته شده بودومن هيچ كنترلي نه بر روي خشم وحتي برروي رفتارم هم نداشتم چون تصميم گيرنده اصلي من نبودم وتنها چيزي كه ميتوانست ان لحظه مرا ارام كند مصرف مواد مخدر بودو امروز با تغيير كردن بر روي خشموغيره....انهارا كنترل ميكنم
اثلا کنترل شدنی نبود.بوسیله مواد مرفین دار خودم راارام میکردم .مثلا روزانه چندسیسی شربت متادون مصرف میکردم تا اثر شیشه را در بدنم از بین ببرد.وخودم را از چاله به چاه میانداختم.دوعمله شده بودم
اصلا نمیتوانستم آرام باشم و حتی فیلم ببینم و در خانه بشینم و عادی زندگی کنم و به فکر خلاف و آذار اجتماع نباشم .من با مصرف نیکوتین و خود ارضایی خود را آرام میکردم و فیلم های پورن مرا ارام میکرد و من نمیتوانستم ارام باشم چون همش چیزهای بیشتر میخواستم و هرچه داشتم برایم کافی نبود و باعث بهم ریختگی زندگی من هم همین موضوع شد .