2014-01-12، 09:36
2014-05-10، 04:12
بله ولی فرق دلسوزی با عشق را نمیدونستم،دلسوزی می کردم و فکر می کردم عشق می ورزم ،با حمایت ناسالمم چون دوستش داشتم تحمل دردش را نداشتم ،گاهی وقتها از پس اندازم را بهش می دادم ،واو می رفت مواد می خرید واین وسط من خسارت می خوردم ،ولی حالا دلسوزی را طوری انجام می دهم که به خودم خسارت نخوره وعشقم طوری باشد که او بفهمد که دوستش دارم ودوست دارم کنارش باشم نه روبروش
2015-12-28، 05:17
شدیدن عاشق برادر مصرف کننده ام بودم و هستم.حتی زمانی که مصرف میکرد از دستش بشدت عصبانی میشدم. اما حس دلسوزی همیشه داشتم .
کاش فرق دلسوزی و عشق رو زودتر میفهمیدم.
من با دلسوزی های بی جا خیلی حمایت ناسالم ازشون کردم که بعد از امدن به جلسات همیشه میگفتم کاش زودتر میفهمیدم که با عشق رهاکنم و دلسوزی بی جا نکنم شاید اگه این همه حمایت ناسالم من و خانواده نبود اون زودتر به عجز خودش هم می رسید.
اما الان اگاه شدم
کاش فرق دلسوزی و عشق رو زودتر میفهمیدم.
من با دلسوزی های بی جا خیلی حمایت ناسالم ازشون کردم که بعد از امدن به جلسات همیشه میگفتم کاش زودتر میفهمیدم که با عشق رهاکنم و دلسوزی بی جا نکنم شاید اگه این همه حمایت ناسالم من و خانواده نبود اون زودتر به عجز خودش هم می رسید.
اما الان اگاه شدم