2014-01-28، 11:53
2014-08-07، 05:14
من پر از اشک و تردید و با خجالت وارد ایت جلسه شدم ترس از شناخته شدن داشتم ولی چون عاجز بودم کاری به این کارا نداشتم هیچ چیز برایم مهم نبود فقط چیزی که برایم مهم بود مه آرام شوم بهبودی یابم و به کسی اعتماد کنم که من را باور کند و خداروشکر تا حالا روز به روز پذیرش صبر و آرامش من بیشترند.