انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 4 اردیبهشت
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
گاهی اوقات هنگام روبرو شدن با موقعیتهای ناراحت کننده وقتی که خیلی ناراحت هستم احساس میکنم خداوند می خواهد من را تنبیه کند . در این شرایط یکبار دیگر تصور عشق ورزیدن خداوند را از دست میدهم و لازم است بار دیگر به خودم بیایم . این شرایط باعث میشود که : با راهنمایم تماس بگیرم . کسی که بمن یادآوری میکند خداوند انتقام جو نیست . نشریات الانان را میخوانم و در جلسات باز شرکت میکنم . اغلب در کنار رود خانه قدم میزنم و از آنچه ناراحتم با او (خداوند)صحبت میکنم . جریان آب را می بینم و از او بخاطر موهبت هاییکه در زندگی به من عطا کرده سپاسگزاری میکنم . پیداکردن الانان ،موهبت 12 قدم . خلاقیت و نو آوری و لذتی که در بیان آنها می برم و همچنین عشق و علاقه من به خانواده الانان . سپس می نشینم و منتظر میمانم تا احساس تماس شفای خداوند را در ذره ذره وجودم حس کنم تا اینکه اطمینان خاطر پیدا میکنم و اشکهایم خشک میشود . جالب است که در سراسر آن همه شرایط سخت ،هرگز درد را به خاطر نمی آوردم . چیزی که به یاد می آورم درخشش خوشید بر آب، آرامش در آن لحظه و عشق قدرت برتر من که همانند تلاءلو آشکار خورشیدمرا در بر میگرفت . درد و ررنج جای خود را به افزایش اطمینان به قدرت برتر می دهد .

یاد آوری امروز

.هنگام روبرو شدن با موقعیتهای سخت و درد ناک میتوانم به یاد آورم که عشق ورزیدن همیشه برایم وجود دارد . به عنوان یک منبع آرامش .....راهنمایی و صلح ......"چنانچه اعتقاد داشته باشم قدرتی برتر از خودمان وجود دارد هیچ کس تنها نمی ماند .