انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 9 خرداد
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
یکی از دوستان الانانی میگوید : من نوشته روی سنگ قبرم را انتخاب کرده ام میخواهم اینطور خوانده شود " او بالاخره به فکر زندگی خودش افتاده است" ما می خندیدیم . با فکر کردن در مورد آن از بعد مفرح و سهل یک موضوع جدی ویا نقاط ضعفمان که به نظر میرسد غیر قابل تغییر هستند ، لذت می بریم . خندیدن باعث میشود که ضعف هایمان را آسانتر تحمل کنیم . و میتوانیم خود را بخاطر نواقصمان ببخشیم . چقدر نسبت به روزهایی که خود را بخاطر خطاهایمان در شرم پنهان میکردیم و یا از آنها استفاده میکردیم تا خود را سرزنش کنیم ، تغییر کرده ایم . من و دوستم تصمیم گرفتیم تا در آینده کمتر سعی کنیم ، بیشتر بپذیریم و بگذاریم که احساس از خود بیزاری و و انتقاد کردن از خود و بی صبری از بین برود . نفس عمیقی میکشیم و میگوییم "خدایا به من کمک کن ، به من کمک کن تا بخاطر بیاورم زمانی را که دیگر اشتباه نکنم ، زمانی خواهد بود که می بایست از این سیاره بیرون بروم" ‏↳‏
یاد آوری ام‏‏↳‏‏↳‏
.......همیشه تا حدی مبتدی خواهم بود . زندگی همیشه مرا به مبارزه می طلبد ، چون زندگی مدام در حال تغییر است همانطور که من درحال تغییرم . به دلیل این تغییر مداوم ، انجام هر عمل کوچک و بی اهمیت ، احتمال اشتباه کردن را در خود نهفته دارد . داخل شدن در زندگی شهامت میطلبد . امروز میتوانم خود را به دلیل تلاشم تحسین کنم . مشغول انجام دادن کار عظیمی هستم " .
قدرت مافوقم ، اعتقاد درونی من است که باعث شجاعت من میشود . حتی از اشتباه کردن هم نمی ترسم .