انجمن بانیان بهبودی

نسخه‌ی کامل: 15 مرداد
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
زندگی همیشه به خوبی و آرامش سپری نمی شود حتی اگر بخواهم که اینگونه باشد در گذشته وقتی چیزی باعث آزار من می شد حرفی نمی زدم و بیشتر با بحث و مرافعه روبرو میشدم اینطور به نظر میرسید که بهنر است خودم آشفته و نگران باشم تا دیگری را آشفته کنم و نتائج آن معمولا مصیبت بار بود . من تند خو و عصبی تر میشدم بطوریکه باعث وخیم تر شدن رنجشم می شدم . امروز گمان میکنم که این بدبختی ها دارای ارزشی بودند که قبلا من انها را تشخیص نمی دادم . وقتی که من با ناراحتی روبرو می شدم و برنامه ای در مقابل مشکلاتم ارائه می دهم یا احساساتم را بیان میکنم ، مسائل فرصتی برای بهبود یافتن پیدا میکنند . اگر حتی اینطور هم نباشد من از برخی از این فشارها که احساس میکنم ، رهایی می یابم . در این مورد من تازه کار هستم (تجربه ندارم) و هنوز خیلی با وقار نمی توانم با آن روبرو شوم . گاهی اوقات خیلی تند و خشن هستم و گاهی هم کلماتی که بکار می برم خیلی خوشایند نیستند . با وجود این وقتی تشخیص میدهم که بالاخره باید در این مدت به زندگی ادامه دهم و زندگی کنم ، احساس بهتری دارم . وقتی به گذشته ام نگاه میکنم ، می بینم چقدر رشد کرده ام .من هیچیک از بحران های موجود در زندگیم را انتخاب نکرده بودم اما از وقتی به الانان می آیم یاد میگیرم که هر مشکلی برای تغییر ، در جهت بهتر شدنم . عمیق تر شدن توکل و اعتمادم و افزایش عزت نفسم به من کمک میکند .

یاد آوری امروز

کلمه بحران در زبان چینی ها با 2 حرکت نوشته میشود ، یکی به معنی خطر و دیگری به معنی فرصت . من معانی مثبت و خوب نهفته در هر چیزی که با آن مواجه میشوم را جستجو میکنم . هر مشکلی در درون خود دارای موهبتی است که به شما عرضه میدارد .